عدم ارائه اصل سند توسط خواهان

عدم ارائه اصل سند توسط خواهان

عدم ارائه اصل سند توسط خواهان در فرآیند دادرسی، می تواند پیامدهای حقوقی جدی از جمله ابطال دادخواست را در پی داشته باشد. خواهان مکلف است در مواجهه با انکار، تردید یا ادعای جعل، اصل اسناد مورد استناد خود را در مهلت های قانونی مقرر به دادگاه تقدیم کند تا اعتبار دلایلش حفظ شود و از تضعیف موقعیت حقوقی او جلوگیری گردد.

در نظام دادرسی، اسناد به عنوان ستون فقرات اثبات ادعاها و دفاعیات، نقش بی بدیلی ایفا می کنند. اعتبار یک سند، به ویژه در بستر قضایی، نه صرفاً به محتوای آن، بلکه به اصالت و قابلیت احراز هویت آن نیز بستگی دارد. اینجاست که اهمیت ارائه اصل سند به دادگاه نمایان می شود. خواهان، به عنوان مدعی، باید اسنادی را که به عنوان دلیل پیوست دادخواست خود کرده است، نه تنها به صورت کپی یا رونوشت، بلکه در زمان مقتضی و در صورت لزوم به صورت اصل، به مرجع قضایی تقدیم کند. این تکلیف قانونی، که ریشه در مواد مختلف قانون آیین دادرسی مدنی دارد، ضمانت اجراهای سنگینی را برای عدم رعایت آن پیش بینی کرده است. فهم دقیق این مقررات، مهلت های قانونی مربوطه، و راهکارهای مواجهه با چالش های احتمالی، برای هر خواهان، وکیل دادگستری یا فعال حقوقی حیاتی است تا از ابطال دادخواست یا تضعیف موقعیت حقوقی در جریان دادرسی پیشگیری شود.

تکلیف قانونی خواهان در ارائه اصل سند به دادگاه

در دعاوی حقوقی، اسناد اصلی ترین مبنای اثبات ادعا محسوب می شوند. از این رو، قانون گذار تکالیف مشخصی را برای خواهان جهت ارائه این اسناد به دادگاه مقرر کرده است. این تکلیف نه تنها به کشف حقیقت کمک می کند، بلکه مانع از سوءاستفاده از اسناد غیرواقعی یا ناقص می شود.

مبانی قانونی ارائه اصل سند

تکلیف ارائه اصل سند توسط خواهان، عمدتاً در قانون آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه در مواد ۹۶، ۹۷، ۲۰۹ و ۲۲۰ تصریح شده است:

  • ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی: این ماده به صراحت بیان می دارد: در صورتی که سند عادی مورد استناد خواهان یا خوانده باشد و طرف مقابل نسبت به آن انکار یا تردید نماید، استنادکننده باید اصل سند را در جلسه اول دادرسی به دادگاه ارائه دهد. عدم رعایت این تکلیف، سند را از عداد دلایل خارج می کند و در صورتی که دلیلی جز آن وجود نداشته باشد، دادخواست ابطال خواهد شد.
  • ماده ۲۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی: این ماده به موضوع ادعای جعل می پردازد. هرگاه نسبت به سندی (اعم از عادی یا رسمی) ادعای جعل شود، طرفی که سند را ارائه کرده، باید ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ ادعای جعل، اصل آن را به دادگاه تقدیم نماید. در غیر این صورت، سند از عداد دلایل وی خارج می شود.
  • ماده ۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی: در شرایطی که خواهان نتواند اصل اسناد مورد نیاز برای دفاع در برابر دلایل خوانده را در جلسه اول دادرسی حاضر کند، می تواند از دادگاه درخواست مهلت نماید. این ماده انعطافی را در موارد خاص برای خواهان فراهم می آورد.
  • ماده ۲۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی: این ماده به حالتی می پردازد که سند مورد استناد خواهان، در تصرف خوانده یا شخص ثالث باشد. خواهان می تواند از دادگاه درخواست کند که خوانده یا شخص ثالث را ملزم به ابراز سند نماید.

این مواد به وضوح نشان می دهند که صرف پیوست تصویر یا رونوشت سند به دادخواست کافی نیست و خواهان باید آمادگی ارائه اصل سند را، به ویژه در شرایط خاص، داشته باشد.

مهلت های قانونی برای ارائه اصل سند

رعایت مهلت های قانونی برای ارائه اصل سند، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا عدم توجه به آن می تواند عواقب جبران ناپذیری برای خواهان داشته باشد:

  • در صورت انکار و تردید نسبت به اسناد عادی: مطابق ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان موظف است اصل سند عادی را تا پایان جلسه اول دادرسی به دادگاه ارائه کند. منظور از پایان جلسه اول دادرسی زمانی است که دادگاه به طور کامل به اظهارات طرفین گوش داده و قصد اتمام جلسه را دارد. لذا خواهان باید پیش از این زمان، اصل سند را آماده داشته باشد.
  • در صورت ادعای جعل (نسبت به اسناد عادی و رسمی): در این حالت، مهلت قانونی برای ارائه اصل سند، ده روز پس از ابلاغ ادعای جعل است (ماده ۲۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی). این مهلت یک فرصت محدود و قطعی است که خواهان باید فوراً پس از اطلاع از ادعای جعل، نسبت به ارائه اصل سند اقدام کند. این مهلت برای اسناد رسمی نیز کاربرد دارد، زیرا حتی اسناد رسمی نیز می توانند مورد ادعای جعل قرار گیرند.

عدم رعایت دقیق این مهلت ها، سند را از دایره ادله اثباتی خارج ساخته و می تواند به تضعیف یا حتی از بین رفتن اساس دعوای خواهان منجر شود. بنابراین، خواهان باید از همان ابتدا و با مشورت با وکیل خود، برنامه زمان بندی دقیقی برای جمع آوری و ارائه اصول اسناد داشته باشد.

پیامدها و ضمانت اجراهای عدم ارائه اصل سند توسط خواهان

عدم ارائه اصل سند توسط خواهان در مهلت های مقرر قانونی، صرفاً یک ایراد شکلی نیست، بلکه می تواند پیامدهای ماهوی جدی بر سرنوشت دعوا داشته باشد. قانون گذار برای تضمین اعتبار و صحت دلایل ابرازی، ضمانت اجراهای مشخصی را پیش بینی کرده است.

ابطال دادخواست: جدی ترین ضمانت اجرا

قرار ابطال دادخواست یکی از شدیدترین ضمانت اجراهایی است که در صورت عدم ارائه اصل سند توسط خواهان، ممکن است صادر شود. این قرار به معنای پایان رسیدگی به دعوای مطرح شده از سوی خواهان است و او را از ادامه فرآیند دادرسی در آن پرونده محروم می کند:

  • تعریف قرار ابطال دادخواست: این قرار، تصمیم دادگاه مبنی بر عدم امکان رسیدگی ماهوی به دعوا به دلیل نقص یا فقدان یکی از شرایط قانونی رسیدگی است. تفاوت عمده آن با قرار رد دادخواست این است که قرار رد دادخواست معمولاً در مراحل اولیه و به دلیل نقایص شکلی اولیه (مانند عدم پرداخت هزینه دادرسی یا عدم رفع نقص ابلاغی مدیر دفتر) صادر می شود، اما قرار ابطال دادخواست می تواند در مراحل پیشرفته تر رسیدگی و به دلیل عدم تکمیل دلایل اثباتی رخ دهد.
  • شرایط صدور قرار ابطال دادخواست در صورت عدم ارائه اصل سند: در صورتی که خواهان در مهلت قانونی (ماده ۹۶ یا ۲۲۰ ق.آ.د.م) اصل سندی را که دعوای خود را بر آن بنا نهاده و مورد انکار، تردید یا ادعای جعل قرار گرفته است، ارائه نکند و دادخواست او مستند به دلیل دیگری نباشد، دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر می کند. این به آن معناست که آن سند، تنها یا مهم ترین دلیل اثباتی خواهان بوده و با حذف آن، اساس و بنیان دعوا از بین رفته است.

در رویه قضایی، اهمیت ارائه اصل سند به قدری است که در صورت عدم ارائه آن در موعد مقرر و فقدان دلایل دیگر، دادگاه مکلف به صدور قرار ابطال دادخواست است؛ این امر نه تنها یک قاعده شکلی، بلکه ضامن صحت و اعتبار فرآیند اثبات دعواست.

حذف سند از عداد دلایل

حتی اگر عدم ارائه اصل سند منجر به ابطال دادخواست نشود (مثلاً خواهان دلایل دیگری نیز برای اثبات دعوای خود داشته باشد)، سند مورد نظر از عداد دلایل خواهان حذف خواهد شد. این به معنای آن است که دادگاه دیگر نمی تواند به آن سند برای اثبات ادعای خواهان استناد کند و آن سند هرگونه اعتبار اثباتی خود را از دست می دهد. این امر به طور طبیعی موقعیت حقوقی خواهان را به شدت تضعیف می کند.

تضعیف موقعیت حقوقی خواهان

پیامدهای کلی عدم ارائه اصل سند بر نتیجه دعوا به شرح زیر است:

  • ضعف اثباتی: خواهان اصلی ترین ابزار اثبات ادعای خود را از دست می دهد و مجبور است با دلایل ضعیف تر یا غیرمستقیم، دعوای خود را پیش ببرد.
  • افزایش ریسک شکست: احتمال صدور حکم به نفع خوانده به شدت افزایش می یابد، زیرا بار اثبات دعوا بر دوش خواهان است و عدم ارائه دلیل اصلی، به نفع طرف مقابل تمام می شود.
  • اطاله دادرسی: در تلاش برای جبران این نقص، خواهان ممکن است مجبور به ارائه دلایل جدید یا درخواست تحقیق و معاینه محلی شود که می تواند فرآیند دادرسی را طولانی تر کند.

نکات مهم در مورد اسناد عادی و رسمی

  • تفاوت در عواقب: در مورد اسناد عادی، عدم ارائه اصل پس از انکار یا تردید، به سادگی سند را از اعتبار می اندازد. اما در مورد اسناد رسمی، که اصالتاً دارای اعتبار قانونی هستند، عدم ارائه اصل معمولاً در مواجهه با ادعای جعل پیامدهای جدی دارد. در این حالت، برای اثبات عدم جعل، ارائه اصل سند به کارشناس خط و امضا ضروری است.
  • بار اثبات: بار اثبات اصالت سند در مواجهه با انکار و تردید، بر عهده استنادکننده (خواهان) است. در ادعای جعل نیز، خواهان باید اصل سند را برای بررسی اصالت ارائه کند.

سناریوهای خاص و راه حل های عملی برای خواهان در صورت عدم دسترسی به اصل سند

عدم دسترسی به اصل سند همواره به معنای سهل انگاری خواهان نیست. گاهی اوقات شرایط خاصی پیش می آید که خواهان، به دلایل موجه، نمی تواند اصل سند را ارائه کند. در این بخش، به بررسی این سناریوها و راه حل های قانونی موجود می پردازیم.

سند در تصرف خوانده یا شخص ثالث

یکی از سناریوهای رایج، در دست نداشتن سند به دلیل وجود آن نزد طرف مقابل دعوا (خوانده) یا شخص ثالث است. قانون گذار برای این وضعیت راه حلی در نظر گرفته است:

  • توضیح ماده ۲۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی: این ماده بیان می دارد: هرگاه سند معینی که مدرک ادعا یا اظهار یکی از طرفین است، نزد طرف دیگر باشد، به درخواست طرف باید آن سند ابراز شود. این حکم به خواهان اجازه می دهد تا از دادگاه بخواهد خوانده را ملزم به ارائه سند کند. خواهان باید مشخصات سند و دلیل اینکه سند در تصرف خوانده است را به دادگاه اعلام کند.
  • تصمیم دادگاه در صورت امتناع خوانده از ابراز: اگر خوانده وجود سند را نزد خود اقرار کند اما از ابراز آن امتناع ورزد، ماده ۲۰۹ ق.آ.د.م مقرر می دارد که دادگاه می تواند امتناع وی را از جمله قرائن مثبته ادعای خواهان بداند. این به معنای آن نیست که دادگاه حتماً به نفع خواهان حکم می دهد، بلکه امتناع خوانده می تواند به عنوان یک اماره قضایی، مؤید ادعای خواهان تلقی شود.
  • فرایند درخواست از شخص ثالث برای ارائه سند: اگر سند در تصرف شخص ثالثی باشد که ارتباطی با دعوا ندارد، خواهان می تواند از دادگاه درخواست کند که شخص ثالث را ملزم به ارائه آن سند نماید. این درخواست باید با ذکر دلایل موجهی همراه باشد که سند نزد شخص ثالث است و برای اثبات دعوا ضروری است.

ناتوانی موجه در ارائه اصل سند (مانند مفقودی، سرقت، آتش سوزی، خارج از کشور بودن)

گاهی اوقات، خواهان به دلایلی خارج از اراده خود، از دسترسی به اصل سند باز می ماند. در چنین مواردی، قانون این فرصت را می دهد که با اثبات دلایل موجه، مهلت اضافی درخواست شود:

  • درخواست مهلت از دادگاه: مواد ۹۶، ۹۷ و تبصره ماده ۲۲۰ ق.آ.د.م این امکان را برای خواهان فراهم می آورد که در صورت وجود دلایل موجه، از دادگاه درخواست مهلت اضافه برای ارائه اصل سند کند.
  • شرایط پذیرش درخواست مهلت توسط دادگاه: دادگاه درخواست مهلت را تنها در صورتی می پذیرد که خواهان دلایل موجه و قابل اثباتی برای ناتوانی خود در ارائه سند داشته باشد. این دلایل باید به گونه ای باشند که نشان دهند عدم دسترسی به سند، عمدی یا ناشی از سهل انگاری نبوده است.
  • چگونگی اثبات مفقودی یا عدم دسترسی موجه به سند: برای اثبات مفقودی، سرقت یا از بین رفتن سند، خواهان می تواند مدارکی مانند گواهی مفقودی از مراجع انتظامی، صورتجلسه آتش سوزی از سازمان آتش نشانی، یا حتی شهادت شهود مطلع را به دادگاه ارائه دهد. در مواردی که سند خارج از کشور است، ارائه مدارک مربوط به خروج از کشور صاحب سند یا اثبات ارسال سند از طریق پست بین المللی می تواند راهگشا باشد.

نقش کپی، تصویر و اسناد برابر اصل در صورت عدم وجود اصل

در غیاب اصل سند، کپی و تصاویر آن چه اعتباری در دادگاه دارند؟

  • اعتبار کپی عادی و رسمی برابر اصل نشده: کپی های عادی یا حتی رسمی که توسط مراجع ذی صلاح برابر اصل نشده اند، هیچ گونه ارزش اثباتی مستقلی در دادگاه ندارند. این کپی ها صرفاً برای اطلاع دادگاه از محتوای سند ارائه می شوند و در صورت انکار، تردید یا ادعای جعل، نیازمند ارائه اصل سند هستند.
  • اعتبار کپی برابر اصل شده: کپی برابر اصل شده سندی است که توسط مرجع قانونی (مانند دفاتر اسناد رسمی، دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا مدیر دفتر دادگاه) با اصل آن مطابقت داده شده و این مطابقت گواهی شده است. کپی برابر اصل شده یک سند رسمی که توسط همان مرجع تنظیم کننده برابر اصل شده باشد، از اعتبار سند رسمی برخوردار است. اما کپی برابر اصل شده یک سند عادی یا کپی برابر اصل شده سند رسمی توسط مرجعی غیر از تنظیم کننده آن (مثلاً توسط دفاتر خدمات قضایی)، صرفاً به معنای تأیید مطابقت تصویر با اصل موجود در زمان برابر اصل کردن است و در صورت انکار، تردید یا ادعای جعل، همچنان خواهان را مکلف به ارائه اصل سند به دادگاه می کند.
  • محدودیت های استناد به کپی و تصویر سند: باید تأکید کرد که در بسیاری از موارد حساس، به ویژه در مراحل کارشناسی خط و امضا یا احراز اصالت سند، وجود اصل سند امری حیاتی و غیرقابل جایگزین است. دادگاه در غیاب اصل سند، به سختی می تواند به کپی یا تصویر اکتفا کند، مگر اینکه دلایل و قرائن محکم دیگری نیز وجود داشته باشد و امکان دسترسی به اصل سند به طور کامل منتفی شده باشد.

فرصت های رفع نقص و جلوگیری از ابطال دادخواست برای خواهان

نظام دادرسی ایران، علی رغم تأکید بر رعایت تشریفات قانونی، معمولاً فرصت هایی را برای اصحاب دعوا فراهم می کند تا نقایص احتمالی را برطرف کرده و از تضییع حقوقشان جلوگیری کنند. خواهان نیز در مورد عدم ارائه اصل سند، از این فرصت ها برخوردار است.

ابلاغیه رفع نقص در مرحله ثبت دادخواست

مرحله ثبت دادخواست، اولین گام در فرآیند دادرسی است و اهمیت بالایی دارد. در این مرحله، امکان صدور ابلاغیه رفع نقص وجود دارد:

  • توضیح ابلاغیه رفع نقص از سوی مدیر دفتر دادگاه: پس از ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا دادگستری، مدیر دفتر دادگاه (یا مرجع ثبت کننده) دادخواست و ضمائم آن را بررسی می کند. اگر مستندات پیوست شده ناقص باشند یا مثلاً کپی برابر اصل شده اسناد مهم وجود نداشته باشد، مدیر دفتر با صدور یک ابلاغیه رفع نقص به خواهان، فرصت می دهد تا این نواقص را برطرف کند. این ابلاغیه معمولاً به صورت الکترونیکی از طریق سامانه ثنا به خواهان ارسال می شود.
  • مهلت قانونی برای رفع نقص و عواقب عدم رعایت آن: خواهان معمولاً سه روز فرصت دارد تا پس از ابلاغ اخطار رفع نقص، اقدام به تکمیل مستندات و ارائه اسناد مورد نیاز کند. اگر در این مهلت، نقص برطرف نشود، دادخواست خواهان با قرار رد دادخواست مواجه خواهد شد. قرار رد دادخواست نیز اگرچه شدیدتر از ابطال نیست، اما عملاً به معنای عدم پذیرش دعوا از همان ابتدا و از دست دادن زمان و هزینه است. این قرار قابل اعتراض است اما تکرار آن ممکن است به تضییع حقوق خواهان منجر شود. بنابراین، هوشیاری در این مرحله بسیار مهم است.

رفع نقص در جریان رسیدگی

حتی پس از آغاز رسیدگی و تشکیل جلسات دادرسی، باز هم فرصت هایی برای رفع نقص در ارائه اسناد وجود دارد، به ویژه اگر خواهان دلایل موجهی برای تأخیر خود داشته باشد:

  • نقش دادگاه در اعطای مهلت برای رفع نقص در حین رسیدگی: دادگاه، در راستای اصل کشف حقیقت و رعایت انصاف، می تواند در حین رسیدگی به دعوا، به خواهان مهلت هایی را برای ارائه اصول اسناد اعطا کند. این امر بیشتر در مواردی اتفاق می افتد که خواهان دلایل موجهی برای عدم ارائه به موقع داشته باشد، مانند:
    • سند در تصرف شخص ثالث یا خوانده است و خواهان به تازگی از محل آن مطلع شده است.
    • سند به دلیل حوادث غیرمترقبه (مانند سیل، زلزله، آتش سوزی) از بین رفته و خواهان در حال تلاش برای بازگرداندن آن از مرجع صادرکننده است.
    • سند در محلی دوردست یا خارج از کشور قرار دارد و امکان دسترسی فوری به آن وجود ندارد.

    در این شرایط، دادگاه با استناد به مواد ۹۶ و ۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی (و تبصره ماده ۲۲۰ در خصوص ادعای جعل)، می تواند مهلت مناسبی را برای خواهان تعیین کند تا وی بتواند اصل سند را ارائه دهد.

  • اهمیت وکیل و آمادگی کامل خواهان برای استفاده از این فرصت ها: نقش وکیل دادگستری در این مرحله حیاتی است. یک وکیل متخصص با اشراف بر قوانین و رویه های قضایی، می تواند با ارائه دلایل مستدل و مستند، دادگاه را متقاعد به اعطای مهلت برای رفع نقص کند. خواهان نیز باید نهایت همکاری را با وکیل خود داشته باشد و هرگونه اطلاعات و مدارک مربوط به عدم دسترسی موجه به سند را به موقع در اختیار وی قرار دهد. آمادگی کامل و ارائه درخواست های مهلت به صورت مکتوب و مدلل، شانس پذیرش آن ها را افزایش می دهد.

رویه های قضایی و نظریات حقوقی مرتبط

برای درک عمیق تر موضوع عدم ارائه اصل سند توسط خواهان، بررسی رویه های قضایی و نظریات حقوقی مراجع رسمی، به ویژه در مواجهه با چالش های عملی، ضروری است.

تحلیل آرای وحدت رویه یا نمونه آرای دیوان عالی کشور

در خصوص «عدم ارائه اصل سند توسط خواهان»، آرای وحدت رویه یا نمونه آرای دیوان عالی کشور می توانند راهگشا باشند. هرچند یک رای وحدت رویه مشخص در این خصوص وجود ندارد، اما آرای شعب دیوان عالی کشور در مواردی که دادگاه بدوی یا تجدیدنظر به دلیل عدم ارائه اصل سند، قرار ابطال دادخواست صادر کرده اند، نشان دهنده اهمیت این موضوع است. بسیاری از این آرا، بر لزوم رعایت مهلت های قانونی تاکید می کنند، اما در مواردی که خواهان دلایل موجهی برای عدم دسترسی به سند ارائه کرده باشد، این آرا تمایل به نقض قرارهای ابطال دادخواست و ارجاع پرونده برای رسیدگی مجدد دارند. این بدان معناست که صرف عدم ارائه اصل سند، بدون بررسی دلایل خواهان، ممکن است منجر به نقض رای در مراجع عالی شود، اما این به هیچ وجه به معنای نادیده گرفتن الزام به ارائه اصل نیست، بلکه بر ضرورت احراز ناتوانی موجه تاکید دارد.

نقد و بررسی نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه یا هیئت های تشخیص

نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه و صورت جلسات نشست های قضایی هیئت های تشخیص، در مواجهه با ابهامات و چالش های عملی در دادگاه ها، راهنمای قضات هستند. یکی از چالش های مطرح شده که در صورت جلسه نشست قضایی مربوط به «تکلیف دادگاه در صورت ایراد خوانده مبنی بر عدم رویت اصل سند عادی در دفتر خدمات قضائی» به آن پرداخته شده است، اهمیت این موضوع را بیش از پیش نمایان می سازد:

«در اوراق ضمیمه دادخواست دفاتر خدمات قضایی در قسمت پایین اوراق قید می نمایند: (مطابقت اصل با سند توسط دفتر) و وکیل خواهان در جلسه اول رسیدگی اظهار نموده اصل سند را در دفتر خدمات قضایی در اختیار نداشته است و رویه دفاتر نوشتن این مطلب در ذیل می باشد؛ حتی اگر اصل سند عادی موجود نباشد؛ آیا در برابر ایراد خوانده مبنی بر تقاضای رویت اصل سند عادی در جلسه اول رسیدگی اظهارات وکیل خواهان قابل پذیرش است؟ دادگاه چه تصمیمی باید اتخاذ نماید؟»

نظر اکثریت در این نشست قضایی بر این است که: مطابق ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی خواهان می باید اصول اسناد خود را در جلسه اول ارائه نماید که در صورت عادی بودن سند امکان طرح انکار و تردید از طرف خوانده وجود دارد و اقدام دفتر خدمات یا عدم اقدام آن تاثیری در موضوع ندارد؛ لذا نظر اکثریت تائید می شود.

نظر اقلیت اما دیدگاه متفاوتی دارد: در صورتی که ثابت شود اصل سند عادی در ید وکیل خواهان نبوده، الزام به ارائه اصل سند تکلیف مالایطاق می باشد. تکلیف مذکور در ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی هنگامی دارای ضمانت اجرای قرار ابطال دادخواست است که اصل سند در اختیار وکیل خواهان باشد و در صورتی که اثبات شود اصول اسناد از ابتدا در اختیار وکیل خواهان نبوده، ضمانت اجرای مذکور جاری نخواهد بود. دادگاه باید با توجه به ملاک قسمت اخیر ماده پیش گفته به وکیل خواهان جهت ارائه اصول اسناد مهلت دهد و صدور قرار ابطال دادخواست توجیه قانونی ندارد.

این تفاوت دیدگاه نشان دهنده پیچیدگی های عملی موضوع است. با این حال، غلبه نظر اکثریت بر لزوم ارائه اصل سند حتی در صورت عبارت مطابقت اصل با سند توسط دفتر که توسط دفاتر خدمات قضایی درج می شود، تاکید می کند. این بدان معناست که خواهان نمی تواند صرفاً با اتکا به این عبارت، از تکلیف ارائه اصل سند معاف شود. این صورت جلسه تصریح می کند که وظیفه ارائه اصل سند بر عهده وکیل خواهان است و اظهارات دفاتر خدمات قضایی مبنی بر مطابقت اصل با سند نمی تواند جایگزین ارائه فیزیکی اصل سند در جلسه دادرسی شود.

ارائه مثال های موردی از پرونده های واقعی

در پرونده ای با موضوع مطالبه وجه چک، خواهان تصویر یک فقره چک را ضمیمه دادخواست کرده بود. پس از ایراد انکار و تردید از سوی خوانده، دادگاه خواهان را مکلف به ارائه اصل چک نمود. خواهان به دلیل مفقود شدن چک، از ارائه اصل آن عاجز ماند و نتوانست دلیل موجهی برای مفقودی ارائه کند. دادگاه بدوی، با توجه به فقدان دلیل اصلی و عدم ارائه اصل سند، قرار ابطال دادخواست را صادر کرد. این قرار در مرحله تجدیدنظر نیز مورد تأیید قرار گرفت.

در مثالی دیگر، در پرونده ای با عنوان الزام به تنظیم سند رسمی، خواهان به یک قولنامه عادی استناد کرده بود. خوانده نسبت به اصالت قولنامه ادعای جعل نمود و دادگاه از خواهان خواست که اصل قولنامه را ظرف ۱۰ روز ارائه دهد. خواهان اظهار داشت که اصل قولنامه نزد یکی از شهود است و او حاضر به همکاری نیست. دادگاه با بررسی شرایط و احراز عدم دسترسی موجه خواهان، با استناد به ماده ۹۷ ق.آ.د.م مهلت اضافی به خواهان اعطا کرد تا سند را ارائه کند. پس از ارائه اصل سند و کارشناسی خط و امضا، اصالت آن تأیید شد و دادگاه در نهایت به نفع خواهان رای داد.

این نمونه ها نشان می دهند که در حالی که قانون به صراحت بر لزوم ارائه اصل سند تأکید دارد، دادگاه ها نیز در شرایط خاص و با احراز دلایل موجه و خارج از اراده خواهان، انعطاف پذیری نشان می دهند. با این حال، تکیه بر این انعطاف بدون آمادگی قبلی، ریسک بسیار بالایی را متوجه خواهان خواهد کرد.

تمایز وضعیت خواهان و خوانده در عدم ارائه اصل سند

با وجود اینکه تکلیف ارائه اصل سند به دادگاه برای هر دو طرف دعوا، یعنی خواهان و خوانده، وجود دارد، اما ضمانت اجراها و پیامدهای عدم رعایت این تکلیف برای هر یک از طرفین، تفاوت های اساسی دارد. این تمایز در استراتژی حقوقی و دفاعی هر یک از طرفین دعوا بسیار مهم است.

مقایسه ضمانت اجرای ابطال دادخواست (برای خواهان) با محکومیت یا نادیده گرفتن دلیل (برای خوانده)

مهم ترین تفاوت در ضمانت اجراها را می توان در موارد زیر مشاهده کرد:

  1. برای خواهان: ابطال دادخواست
    • در صورتی که خواهان سندی را به عنوان تنها دلیل یا دلیل اصلی ادعای خود به دادگاه ارائه کند و آن سند مورد انکار، تردید یا ادعای جعل قرار گیرد و خواهان در مهلت قانونی نتواند اصل آن را ارائه دهد، دادگاه معمولاً قرار ابطال دادخواست صادر می کند.
    • این قرار به معنای پایان رسیدگی به ماهیت دعوای خواهان در آن پرونده است. خواهان در آینده می تواند مجدداً با دادخواست جدید، دعوای خود را مطرح کند، به شرط آنکه بتواند دلایل و مستندات خود را تکمیل نماید. اما این امر به معنای صرف زمان، هزینه و متحمل شدن اطاله دادرسی خواهد بود.
    • ابطال دادخواست یک حکم شکلی است و به ماهیت حق خواهان خدشه وارد نمی کند، اما راه رسیدگی به آن را در آن پرونده مسدود می سازد.
  2. برای خوانده: محکومیت یا نادیده گرفتن دلیل
    • اگر خوانده برای دفاع از خود یا رد ادعای خواهان، به سندی استناد کند و آن سند مورد انکار، تردید یا ادعای جعل قرار گیرد و خوانده نیز از ارائه اصل آن در مهلت قانونی خودداری کند، سند مذکور از عداد دلایل دفاعی او خارج می شود.
    • ضمانت اجرای مستقیم برای خوانده، ابطال دادخواست نیست. بلکه در این حالت، اگر خوانده دلیل دیگری برای اثبات دفاعیات خود نداشته باشد و ادعای خواهان به دلایل کافی اثبات شده باشد، دادگاه می تواند رای به محکومیت خوانده صادر کند.
    • به عبارت دیگر، دادگاه به دلیل عدم ارائه اصل سند، دفاع خوانده را نادیده می گیرد و اگر ادعای خواهان با دلایل موجود اثبات شده باشد، حکم بر له خواهان صادر خواهد شد. این موضوع می تواند به معنای شکست در دعوا برای خوانده باشد.

اهمیت این تمایز و تأثیر آن بر استراتژی دفاعی

تمایز در ضمانت اجراها بین خواهان و خوانده، تأثیر قابل توجهی بر استراتژی حقوقی هر یک دارد:

  • برای خواهان: خواهان باید از همان ابتدا، نهایت دقت را در جمع آوری و نگهداری اصول اسناد خود به کار گیرد. ریسک ابطال دادخواست به دلیل عدم ارائه اصل سند، یک تهدید جدی است که می تواند تمام تلاش ها و هزینه های اولیه او را بی اثر کند. بنابراین، استراتژی خواهان باید بر پیشگیری و آمادگی کامل برای ارائه اصل اسناد متمرکز باشد.
  • برای خوانده: خوانده نیز باید به همین میزان مراقب باشد. عدم ارائه اصل سند دفاعی، اگرچه به ابطال دادخواست او منجر نمی شود، اما می تواند به طور مستقیم به محکومیت وی در دعوا بینجامد. استراتژی دفاعی خوانده باید شامل ارزیابی دقیق اسناد موجود و آمادگی برای ارائه اصول آن ها در زمان مقتضی باشد تا دفاعیاتش تضعیف نشود.

در نهایت، هر دو طرف باید به این نکته واقف باشند که اسناد، قدرت اثباتی خود را تنها با ارائه اصل و احراز اصالت کامل به دست می آورند و عدم رعایت این اصل بنیادین، پیامدهای حقوقی جدی و متفاوتی برای هر یک از آن ها خواهد داشت.

نتیجه گیری و توصیه های کاربردی برای خواهان

در مسیر پر پیچ و خم دادرسی های حقوقی، عدم ارائه اصل سند توسط خواهان می تواند مانعی جدی در احقاق حقوق وی باشد و پیامدهای حقوقی متعددی از جمله ابطال دادخواست را در پی داشته باشد. اهمیت اسناد به عنوان ادله اثبات دعوا بر هیچ کس پوشیده نیست و این مقاله به تفصیل به مبانی قانونی، مهلت ها، ضمانت اجراها و سناریوهای خاصی که خواهان ممکن است با آن ها روبرو شود، پرداخت.

به طور خلاصه، خواهان مکلف است در صورت انکار، تردید یا ادعای جعل نسبت به سند عادی، اصل آن را تا پایان جلسه اول دادرسی و در صورت ادعای جعل (نسبت به هر دو سند عادی و رسمی)، ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ ادعا به دادگاه ارائه کند. عدم رعایت این مهلت ها می تواند به حذف سند از عداد دلایل و در موارد خاص، به ابطال دادخواست منجر شود. با این حال، قانون گذار فرصت هایی برای رفع نقص و اعطای مهلت در صورت ناتوانی موجه خواهان (مانند مفقودی یا در دسترس نبودن سند نزد خواهان) پیش بینی کرده است.

خلاصه نکات کلیدی و اهمیت رعایت قوانین مربوط به ارائه اصل سند

برای خواهان، درک و رعایت دقیق قوانین مربوط به ارائه اصل سند از اهمیت حیاتی برخوردار است. این نه تنها یک تکلیف قانونی است، بلکه به طور مستقیم بر نتیجه دعوا تأثیر می گذارد. تمایز بین اصل سند، رونوشت، کپی برابر اصل شده و اعتبار هر یک در دادگاه، از جمله نکات مهمی است که خواهان باید به آن توجه کند. همچنین، آگاهی از رویه های قضایی و نظریات حقوقی، به خواهان کمک می کند تا در مواجهه با چالش های عملی، بهترین تصمیم را اتخاذ نماید.

تاکید بر لزوم مشورت با وکیل متخصص و آمادگی کامل پیش از طرح دعوا

با توجه به پیچیدگی های قانونی و رویه های قضایی مربوط به عدم ارائه اصل سند توسط خواهان، اکیداً توصیه می شود که پیش از طرح هرگونه دعوا، با یک وکیل متخصص در امور حقوقی مشورت شود. یک وکیل باتجربه می تواند:

  • اسناد و مدارک موجود را ارزیابی کرده و نقاط قوت و ضعف پرونده را مشخص نماید.
  • خواهان را از مهلت های قانونی دقیق مطلع ساخته و نحوه جمع آوری و ارائه اصول اسناد را آموزش دهد.
  • در صورت بروز چالش هایی مانند مفقودی سند یا وجود آن نزد شخص ثالث، راهکارهای قانونی مناسب را پیشنهاد و پیگیری کند.
  • با تنظیم لوایح دفاعی مستدل و حضور فعال در جلسات دادرسی، از حقوق خواهان به بهترین نحو دفاع نماید.

نکات پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع این چالش

برای جلوگیری از مواجهه با چالش عدم ارائه اصل سند در دادگاه، خواهان می تواند نکات پیشگیرانه زیر را رعایت کند:

  1. سازماندهی و نگهداری صحیح اسناد:
  2. تهیه نسخه های پشتیبان:
  3. استعلام و بازیابی اسناد مفقود شده:
  4. بررسی دقیق مستندات پیش از ثبت دادخواست:
  5. ارتباط مستمر با وکیل:

با رعایت این نکات و با بهره گیری از مشاوره حقوقی تخصصی، خواهان می تواند با اطمینان بیشتری در فرآیند دادرسی گام بردارد و از تضعیف موقعیت حقوقی خود به دلیل عدم ارائه اصل سند جلوگیری کند.

دکمه بازگشت به بالا