حکم غیابی یعنی چه

حکم غیابی یعنی چه

حکم غیابی به رأیی اطلاق می شود که دادگاه در شرایط خاص و در غیاب خوانده یا متهم پرونده صادر می کند، به شرط آنکه شرایط قانونی مربوط به عدم حضور و عدم ابلاغ واقعی اخطاریه احراز شده باشد. این نوع حکم با حکم حضوری تفاوت های بنیادینی دارد که شناخت آن ها برای هر شهروندی ضروری است.

آگاهی از مفاهیم و رویه های قضایی در نظام حقوقی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. اصطلاح حکم غیابی یکی از این مفاهیم کلیدی است که در دعاوی حقوقی و کیفری کاربرد فراوانی دارد. غیابی بودن یک حکم، نه تنها بر نحوه اعتراض به آن تأثیر می گذارد، بلکه فرآیند اجرای آن را نیز تحت شعاع قرار می دهد. درک دقیق شرایط صدور این نوع احکام و راه های قانونی اعتراض به آن ها، از حقوق اساسی افراد در مواجهه با سیستم قضایی است. این مقاله به بررسی جامع و تخصصی ابعاد مختلف حکم غیابی می پردازد تا مخاطبان با ماهیت، شرایط، تفاوت ها و چگونگی مواجهه با آن آشنا شوند.

مستندات قانونی حکم غیابی در ایران

پایه و اساس تعریف و شرایط حکم غیابی در نظام حقوقی ایران، مواد قانونی مشخصی در آیین دادرسی مدنی و کیفری هستند. این مواد، چارچوب لازم برای تشخیص غیابی یا حضوری بودن یک رأی را فراهم می آورند و مبنای تمامی رویه های قضایی مربوط به این نوع احکام محسوب می شوند.

تعریف حکم غیابی در قانون آیین دادرسی مدنی

ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت شرایط صدور حکم غیابی را تبیین کرده است. این ماده می گوید:

حکم دادگاه حضوری است مگر این که خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد.

بر اساس این ماده، اصل بر حضوری بودن احکام است و غیابی بودن یک استثناء تلقی می شود. برای اینکه یک حکم، ماهیت غیابی پیدا کند، باید سه شرط اساسی زیر به طور همزمان محقق شوند:

  1. عدم حضور خوانده، وکیل، قائم مقام یا نماینده قانونی او در هیچ یک از جلسات دادگاه.
  2. عدم ارسال لایحه دفاعی کتبی از سوی خوانده یا نمایندگان قانونی اش.
  3. عدم ابلاغ واقعی اخطاریه دادگاه به خوانده.

تحقق هر سه این شرایط برای اطلاق عنوان حکم غیابی بر یک رأی قضایی الزامی است. در غیر این صورت، حتی اگر خوانده در جلسه حاضر نباشد، اما لایحه دفاعی ارسال کرده باشد یا اخطاریه به او ابلاغ واقعی شده باشد، حکم صادره حضوری محسوب خواهد شد.

تبیین حکم غیابی در قانون آیین دادرسی کیفری

در حوزه دعاوی کیفری نیز، ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری به موضوع حکم غیابی پرداخته است. این ماده مقرر می دارد:

در تمام جرائم، به استثنای جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند، هرگاه متهم یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشود یا لایحه دفاعیه نفرستاده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، رأی غیابی صادر می کند. در این صورت، چنانچه رأی دادگاه مبنی بر محکومیت متهم باشد، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی، قابل واخواهی در همان دادگاه است و پس از انقضای مهلت واخواهی برابر مقررات حسب مورد قابل تجدید نظر یا فرجام است. مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه است.

این ماده نیز تأکید دارد که در غیاب متهم یا وکیل او و عدم ارسال لایحه دفاعی، حکم صادره غیابی است، با این تفاوت مهم که جرائمی که فقط جنبه حق اللهی دارند (مانند زنا یا شرب خمر که جنبه عمومی و خصوصی ندارند)، شامل حکم غیابی نمی شوند. همچنین، تبصره ۱ همین ماده یک استثناء مهم را بیان می کند:

تبصره ۱ ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری: هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غائب شود، دادگاه رسیدگی را ادامه می دهد. در این صورت حکمی که صادر می شود، حضوری است. این تبصره روشن می سازد که اگر متهم حتی برای لحظه ای در دادگاه حاضر شده باشد، حکم بعدی حضوری خواهد بود، حتی اگر در ادامه جلسات غیبت کند.

شرایط صدور حکم غیابی: تحلیل دقیق مواد قانونی

برای اینکه یک حکم، ماهیت غیابی پیدا کند، باید به طور همزمان سه شرط اساسی که در قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری تصریح شده اند، محقق شوند. درک دقیق این شرایط برای طرفین دعوا و وکلا بسیار حیاتی است.

۱. عدم حضور خوانده یا متهم و نمایندگان قانونی

یکی از مهمترین شرایط برای غیابی بودن یک حکم، عدم حضور خوانده در دعاوی حقوقی، یا متهم در دعاوی کیفری، در هیچ یک از جلسات رسیدگی دادگاه است. این عدم حضور تنها به خود شخص محدود نمی شود، بلکه شامل وکیل، قائم مقام و نماینده قانونی او نیز می گردد. به عبارت دیگر، اگر شخص خوانده یا متهم خود در جلسه حاضر نباشد اما وکیل قانونی او حضور یابد یا قائم مقام و نماینده قانونی وی به جای او در دادگاه شرکت کند، حکم صادر شده، غیابی نخواهد بود. این شرط تضمین می کند که فرد یا نماینده حقوقی او فرصت دفاع از خود را داشته است.

۲. عدم ارائه لایحه دفاعی کتبی

شرط دوم برای غیابی بودن حکم، عدم ارسال لایحه دفاعی کتبی از سوی خوانده یا متهم یا نمایندگان قانونی آنهاست. در نظام قضایی، لایحه دفاعیه فرصتی است تا فرد بتواند ادله، استدلال ها و دفاعیات خود را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه دهد. تفاوت لایحه دفاعیه با نامه نگاری های عادی در این است که لایحه باید حاوی محتوای دفاعی و مرتبط با ماهیت دعوا باشد. اگرچه لایحه می تواند به جای حضور فیزیکی در برخی موارد کارکرد دفاع را داشته باشد، اما برای غیابی بودن حکم، هیچگونه لایحه دفاعی ای نباید به دادگاه ارسال شده باشد. صرف ارسال نامه ای بدون ماهیت دفاعی، حکم را از حالت غیابی خارج نمی کند.

۳. عدم ابلاغ واقعی اخطاریه

سومین شرط حیاتی، عدم ابلاغ واقعی اخطاریه دادگاه به خوانده یا متهم است. ابلاغ واقعی به معنای آن است که اخطاریه مستقیماً به خود فرد یا به شخص مجاز و معتبری که قانون تعیین کرده (مانند وکیل یا مدیر شخص حقوقی) تحویل داده شده و رسید دریافت شده باشد. اگر ابلاغ از طریق ابلاغ قانونی (مثلاً چسباندن به درب منزل، تحویل به خویشاوندان، یا انتشار آگهی) صورت گرفته باشد و هیچ یک از شرایط ۱ و ۲ نیز محقق نشده باشد، حکم صادره غیابی تلقی خواهد شد. این شرط اهمیت اطمینان از اطلاع فرد از روند دادرسی را نشان می دهد.

یک حکم تنها در صورتی غیابی تلقی می شود که هر سه شرط فوق (عدم حضور، عدم دفاع کتبی و عدم ابلاغ واقعی اخطاریه) به صورت همزمان محقق شده باشند. نقض هر یک از این شروط، حکم را به حضوری تبدیل می کند.

در عمل، تشخیص اینکه آیا یک حکم غیابی است یا حضوری، نیازمند دقت فراوان در بررسی مستندات پرونده، به ویژه نحوه ابلاغ و حضور یا عدم حضور طرفین است. این تمایز، پیامدهای حقوقی مهمی، به خصوص در خصوص راه های اعتراض به رأی، به دنبال دارد.

تفاوت حکم حضوری و غیابی: چرا این تمایز اهمیت دارد؟

تمایز بین حکم حضوری و حکم غیابی در نظام حقوقی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این تفاوت ها مستقیماً بر حقوق طرفین دعوا و به ویژه راه های اعتراض به رأی صادره تأثیر می گذارند. هرچند که هر دو نوع حکم، پس از قطعیت دارای اعتبار قانونی و قابلیت اجرا هستند، اما مسیرهای قانونی برای به چالش کشیدن آن ها متفاوت است.

مهمترین اثر این تمایز در قابلیت واخواهی است. واخواهی، تنها و منحصراً برای احکام غیابی پیش بینی شده است. این حق به محکوم علیه غیابی این امکان را می دهد که در دادگاهی که حکم را صادر کرده است، به آن اعتراض کند و فرصت دفاع مجدد یابد. در حالی که برای احکام حضوری، راه اعتراض مستقیم واخواهی نیست و طرفین باید از طرق دیگر مانند تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی (در صورت وجود شرایط قانونی) اقدام کنند.

علاوه بر این، نوع ابلاغ (واقعی یا قانونی) نقش تعیین کننده ای در حضوری یا غیابی بودن حکم ایفا می کند. حتی اگر خوانده یا متهم در جلسات دادگاه حاضر نشده و لایحه ای هم نفرستاده باشد، اما ابلاغ اخطاریه دادگاه به او ابلاغ واقعی شده باشد، حکم صادره حضوری تلقی می گردد. این موضوع نشان دهنده اهمیت اطلاع رسانی دقیق به طرفین دعوا است.

برای روشن تر شدن این تفاوت ها، می توان مقایسه ای جامع بین این دو نوع حکم ارائه داد:

ویژگی حکم حضوری حکم غیابی
حضور طرفین/نمایندگان در دادگاه حداقل یک بار حضور خود خوانده/متهم یا وکیل/نماینده قانونی او عدم حضور خوانده/متهم یا وکیل/نماینده قانونی او در هیچ جلسه
ارائه لایحه دفاعی کتبی ارسال لایحه دفاعی (حتی در غیاب فیزیکی) عدم ارسال هیچ لایحه دفاعی کتبی
نوع ابلاغ اخطاریه ابلاغ واقعی یا قانونی (در صورت وجود سایر شرایط حضور/دفاع) فقط ابلاغ قانونی (به همراه عدم حضور و عدم دفاع کتبی)
قابلیت اعتراض مستقیم با واخواهی خیر بله (فقط برای محکوم علیه غیابی)
مهلت های اعتراض اولیه تجدیدنظرخواهی/فرجام خواهی (بر اساس نوع و مبلغ دعوا) واخواهی (سپس تجدیدنظرخواهی/فرجام خواهی در صورت لزوم)
شرایط اجرای حکم (در دعاوی حقوقی) قابل اجرا پس از قطعیت (بدون نیاز به ضامن اضافی) قابل اجرا پس از قطعیت، اما با نیاز به معرفی ضامن از سوی محکوم له

شناخت این تفاوت ها به افراد کمک می کند تا در صورت مواجهه با یک پرونده قضایی، از حقوق خود مطلع باشند و در زمان مناسب، از راه های قانونی مناسب برای دفاع یا اعتراض به حکم بهره مند شوند. عدم توجه به این تمایزات می تواند منجر به از دست دادن فرصت های قانونی و تضییع حقوق شود.

انواع ابلاغ قضایی: واقعی، قانونی و الکترونیکی (سامانه ثنا)

ابلاغ اوراق قضایی، از جمله اخطاریه ها، احضاریه ها و احکام، یکی از ارکان اصلی دادرسی عادلانه است. نحوه ابلاغ، به طور مستقیم بر حقوق طرفین دعوا و به ویژه بر حضوری یا غیابی بودن حکم صادره تأثیرگذار است. در نظام حقوقی ایران، سه نوع اصلی ابلاغ وجود دارد که هر یک آثار حقوقی خاص خود را دارند.

ابلاغ واقعی

ابلاغ واقعی به حالتی گفته می شود که اوراق قضایی مستقیماً به دست مخاطب اصلی (خوانده یا متهم) یا نماینده قانونی مجاز او می رسد و گیرنده نیز آن را تأیید و رسید دریافت می کند. ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی، نحوه انجام این نوع ابلاغ را تشریح کرده است. مأمور ابلاغ موظف است اوراق را ظرف دو روز به شخص حقیقی یا به مدیر، قائم مقام، دارنده حق امضا یا رئیس دفتر شخص حقوقی تحویل داده و رسید اخذ کند. اثر حقوقی ابلاغ واقعی آن است که فرض بر اطلاع کامل فرد از محتوای ابلاغیه و روند دادرسی است، لذا در صورت عدم حضور یا عدم دفاع، حکم صادره می تواند به راحتی حضوری تلقی شود.

ابلاغ قانونی

ابلاغ قانونی در مواردی اتفاق می افتد که امکان ابلاغ واقعی فراهم نباشد. در این روش، اوراق قضایی به بستگان، خویشاوندان، یا مستخدمان فرد (به شرط داشتن قدرت تشخیص)، یا از طریق چسباندن اوراق به محل سکونت یا کار وی، یا از طریق آگهی در روزنامه های کثیرالانتشار انجام می شود. ابلاغ به آخرین محل ثبت شده شخص حقوقی در مرجع ثبت شرکت ها نیز از مصادیق ابلاغ قانونی است. در ابلاغ قانونی، فرض بر اطلاع شخص است، هرچند که ممکن است عملاً فرد از مفاد ابلاغیه مطلع نشده باشد. به همین دلیل، در شرایط خاصی که خوانده در جلسات حاضر نشده و لایحه نیز نفرستاده باشد، ابلاغ قانونی می تواند منجر به صدور حکم غیابی شود، تا به فرد فرصت واخواهی داده شود.

ابلاغ الکترونیکی از طریق سامانه ثنا

با توسعه فناوری و به منظور افزایش سرعت و دقت در ابلاغ، سامانه ابلاغ الکترونیکی ثنا معرفی شده است. این سامانه تحولی بزرگ در نحوه ابلاغ اوراق قضایی ایجاد کرده است. بر اساس ماده ۱۳ آیین نامه نحوه استفاده از سامانه های رایانه ای یا مخابراتی، ورود به سامانه ابلاغ از طریق حساب کاربری و رویت اوراق از این طریق به منزله رسید است. این بدان معناست که به محض ورود کاربر به حساب کاربری خود در سامانه ثنا و مشاهده ابلاغیه، آن ابلاغیه، ابلاغ واقعی محسوب می شود. در نتیجه، اگر اخطاریه دادگاه از طریق سامانه ثنا به فرد ابلاغ شده و او آن را مشاهده کرده باشد، حتی اگر در جلسات دادگاه حاضر نشود یا لایحه دفاعی ارسال نکند، حکم صادره حضوری تلقی خواهد شد. این موضوع اهمیت پیگیری مستمر حساب کاربری در سامانه ثنا را برای تمامی اشخاص دارای پرونده قضایی دوچندان می کند تا از تضییع حقوق خود جلوگیری به عمل آورند.

حکم غیابی در دعاوی حقوقی و کیفری

مفهوم حکم غیابی در هر دو حوزه حقوقی و کیفری مطرح است، اما با تفاوت هایی در شرایط صدور و پیامدهای قانونی آن. درک این تفاوت ها برای شناخت کامل حکم غیابی ضروری است.

صدور حکم غیابی در محاکم حقوقی

در دعاوی حقوقی، صدور حکم غیابی تابع ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی است. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، حکم غیابی زمانی در دادگاه حقوقی صادر می شود که خوانده، وکیل او، قائم مقام یا نماینده قانونی اش در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشد، لایحه دفاعی کتبی به دادگاه ارائه نکرده باشد، و مهم تر اینکه اخطاریه دادرسی نیز به او ابلاغ واقعی نشده باشد. در این صورت، دادگاه پس از بررسی مدارک و ادله خواهان، اقدام به صدور حکم غیابی می کند. این حکم، امکان واخواهی را برای محکوم علیه غیابی فراهم می سازد.

صدور حکم غیابی در محاکم کیفری

در دعاوی کیفری، ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری مبنای صدور حکم غیابی است. بر اساس این ماده، شرایط حکم غیابی در جرائم، به جز مواردی که منحصراً جنبه حق اللهی دارند (مانند برخی از جرائم حدی که فقط خداوند ذی حق است و جنبه عمومی یا خصوصی ندارد)، مشابه شرایط دعاوی حقوقی است. یعنی اگر متهم یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشوند و لایحه دفاعیه نیز ارسال نکرده باشند، رأی دادگاه پس از رسیدگی، غیابی خواهد بود.

یک نکته مهم در مورد حکم غیابی کیفری، تبصره ۱ ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری است که بیان می دارد: هرگاه متهم در جلسه رسیدگی حاضر و در فاصله تنفس یا هنگام دادرسی بدون عذر موجه غائب شود، دادگاه رسیدگی را ادامه می دهد. در این صورت حکمی که صادر می شود، حضوری است. این تبصره تأکید می کند که حتی حضور کوتاه مدت متهم، باعث می شود که حکم بعدی، حضوری تلقی شود و حق واخواهی از او سلب گردد.

تفاوت اصلی در این است که در امور کیفری، حکم غیابی معمولاً در مورد محکومیت متهم صادر می شود و حق واخواهی برای او ایجاد می کند. این تفاوت ها نشان دهنده ملاحظات خاص قانونگذار در هر یک از این دو حوزه است، به ویژه در مورد جرائم کیفری که با آزادی و حقوق فردی ارتباط مستقیم دارد.

اعتراض به حکم غیابی: راهکار واخواهی

واخواهی، تنها راه اعتراض به حکم غیابی برای محکوم علیه است و در دادگاهی که حکم را صادر کرده است، انجام می شود.

در صورتی که حکمی به صورت غیابی علیه شخصی صادر شود، قانونگذار برای حفظ حقوق او و اعطای فرصت دفاع، راهی قانونی به نام واخواهی را پیش بینی کرده است. این روش اعتراض، یکی از مهمترین تفاوت های میان حکم حضوری و غیابی است.

واخواهی چیست؟

واخواهی، روشی برای اعتراض به حکم غیابی است که به محکوم علیه غیابی این امکان را می دهد تا در همان دادگاهی که حکم را صادر کرده است، درخواست تجدیدنظر و رسیدگی مجدد کند. هدف اصلی واخواهی، فراهم آوردن فرصت دفاع برای کسی است که به دلیل عدم حضور و عدم اطلاع از روند دادرسی، نتوانسته از خود دفاع کند. با واخواهی، پرونده مجدداً در همان شعبه رسیدگی می شود و رأی جدیدی صادر می گردد که این رأی جدید، حضوری تلقی می شود.

چه کسانی می توانند واخواهی کنند؟

حق واخواهی، به طور انحصاری متعلق به محکوم علیه غیابی یا وکیل، قائم مقام و نماینده قانونی اوست. شخص محکوم له (کسی که حکم به نفع او صادر شده) حق واخواهی ندارد، زیرا فرض بر این است که او از روند دادرسی مطلع بوده و حکم به نفعش صادر شده است. مرجع صالح برای رسیدگی به واخواهی، دقیقاً همان دادگاهی است که حکم غیابی را صادر کرده است.

مهلت های قانونی واخواهی

واخواهی باید در مهلت های قانونی مقرر انجام شود. عدم رعایت این مهلت ها می تواند منجر به از دست رفتن حق واخواهی شود:

  • برای اشخاص مقیم ایران: مهلت واخواهی ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی است.
  • برای اشخاص مقیم خارج از کشور: مهلت واخواهی ۲ ماه از تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی است.
  • برای احکام غیابی کیفری: مهلت واخواهی ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم به متهم است.

نقطه شروع محاسبه این مهلت ها، تاریخ ابلاغ واقعی حکم غیابی است. اگر ابلاغ از طریق سامانه ثنا انجام شده باشد، تاریخ رؤیت ابلاغیه توسط کاربر در سامانه، مبدأ محاسبه مهلت واخواهی خواهد بود. در صورتی که ابلاغ به صورت قانونی (و نه واقعی) انجام شده باشد و فرد به دلایلی مطلع نشده باشد و مهلت واخواهی بگذرد، در شرایط خاص و با اثبات عذر موجه، امکان تقدیم دادخواست واخواهی خارج از مهلت وجود دارد.

رؤیت ابلاغیه حکم غیابی در سامانه ثنا، نقطه شروع محاسبه مهلت های واخواهی محسوب می شود و به منزله ابلاغ واقعی است.

نحوه تنظیم و فرآیند دادخواست واخواهی

برای واخواهی، باید دادخواستی تحت عنوان دادخواست واخواهی تنظیم شود و به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم گردد. در این دادخواست، محکوم علیه غیابی باید دلایل و مستندات خود را برای اعتراض به حکم ارائه دهد. پس از تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه های قانونی، دادگاه به آن رسیدگی کرده و در صورت وارد دانستن اعتراضات، حکم غیابی را نقض و رأی جدیدی صادر می کند که این رأی جدید، حضوری خواهد بود. در صورت عدم رضایت از رأی صادره پس از واخواهی، امکان تجدیدنظرخواهی و در شرایط خاص، فرجام خواهی نیز وجود خواهد داشت.

اجرای حکم غیابی: مراحل و اهمیت ضامن

پس از صدور حکم غیابی و طی شدن مراحل اعتراض (در صورت واخواهی) و قطعی شدن آن، حکم وارد مرحله اجرا می شود. اما اجرای حکم غیابی، به ویژه در دعاوی حقوقی، دارای شرایط و نکات خاصی است که آن را از اجرای حکم حضوری متمایز می سازد.

شرایط قانونی برای اجرای حکم غیابی

یک حکم غیابی، همانند یک حکم حضوری، پس از طی مراحل قانونی و قطعی شدن، قابلیت اجرا پیدا می کند. قطعی شدن حکم غیابی زمانی است که مهلت واخواهی سپری شده و هیچ اعتراضی (واخواهی) صورت نگرفته باشد، یا پس از واخواهی و صدور رأی مجدد (حضوری) و سپس طی مراحل تجدیدنظرخواهی (در صورت امکان) آن رأی نیز قطعی شده باشد. تا پیش از قطعی شدن، اجرای حکم غیابی در دعاوی حقوقی منوط به اخذ تأمین از محکوم له (کسی که حکم به نفع او صادر شده) است.

اهمیت معرفی ضامن

یکی از مهمترین تفاوت های اجرای حکم غیابی در دعاوی حقوقی، لزوم معرفی ضامن یا اخذ تأمین از محکوم له است. این ضامن به این دلیل معرفی می شود که اگر محکوم علیه غیابی بعداً واخواهی کند و حکم غیابی نقض شود، جبران خسارات وارده به او تضمین شده باشد. این تضمین می تواند به شکل معرفی ضامن معتبر، سپردن مال الضمانه یا واریز وجه نقد به حساب دادگستری باشد.

مفهوم این ضمانت، از نوع ضم ذمه است. به این معنا که ضامن، مسئولیت محکوم له را بر عهده می گیرد و هر دو به صورت تضامنی در قبال جبران خسارت محکوم علیه مسئول خواهند بود. اگر پس از اجرای حکم غیابی، آن حکم در مرحله واخواهی نقض شود و خسارتی به محکوم علیه وارد شده باشد، او می تواند برای جبران این خسارات، به هر دو شخص (محکوم له و ضامن او) مراجعه کند.

فرآیند اجرای حکم

فرآیند اجرای حکم غیابی بسته به اینکه در حوزه حقوقی یا کیفری باشد، تفاوت هایی دارد:

  • در محاکم حقوقی: پس از قطعی شدن حکم غیابی و در صورت لزوم معرفی ضامن از سوی محکوم له، او می تواند با در دست داشتن دادنامه قطعی، به بخش اجرای احکام همان شعبه دادگاه صادرکننده رأی مراجعه کند و درخواست اجرای حکم را ارائه دهد. سپس، اجرای احکام دادگاه، فرآیند اجرایی را طبق قانون آغاز می کند.
  • در محاکم کیفری: نحوه اجرای حکم غیابی کیفری کمی متفاوت است. پس از قطعی شدن رأی غیابی کیفری، پرونده به دادسرا بازگردانده می شود تا دادستان یا نماینده او (دادیار یا بازپرس اجرای احکام کیفری)، مقدمات اجرای حکم را فراهم آورند. این فرآیند ممکن است شامل صدور دستور جلب، تعیین مجازات، یا هر اقدام مقتضی دیگری باشد که در حکم تعیین شده است. در اینجا نیز ضامن به معنای دعاوی حقوقی مطرح نیست، زیرا ماهیت پرونده کیفری با هدف مجازات و اعاده نظم عمومی همراه است.

در هر صورت، اجرای حکم غیابی یک فرآیند حقوقی پیچیده است که نیاز به دقت و پیگیری دارد. آگاهی از این مراحل به طرفین دعوا کمک می کند تا از حقوق خود دفاع کرده و از تضییع آن ها جلوگیری کنند.

نکات کلیدی و توصیه های عملی در مواجهه با حکم غیابی

مواجهه با حکم غیابی می تواند برای بسیاری از افراد دلهره آور باشد. با این حال، با رعایت چند نکته کلیدی و مشاوره صحیح، می توان از تضییع حقوق جلوگیری کرده و بهترین راهکار را اتخاذ نمود. در ادامه به مهمترین توصیه های عملی اشاره می شود:

  1. پیگیری مستمر ابلاغیه ها، به خصوص در سامانه ثنا: یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه، فعال بودن در سامانه ثنا و بررسی روزانه حساب کاربری است. رؤیت ابلاغیه در این سامانه به منزله ابلاغ واقعی است و مهلت های اعتراض از همان لحظه شروع می شود. عدم توجه به این موضوع می تواند منجر به از دست رفتن فرصت واخواهی شود.
  2. مشاوره و وکالت با وکلای متخصص: قوانین و رویه های قضایی پیچیده هستند. به محض اطلاع از وجود یک پرونده قضایی، به ویژه در صورت صدور حکم غیابی، فوراً با یک وکیل متخصص در امور حقوقی یا کیفری مشورت کنید. وکیل می تواند شرایط حکم را تحلیل کرده، از حقوق شما دفاع کند و بهترین راهکار قانونی را برای واخواهی یا سایر اعتراضات ارائه دهد.
  3. واخواهی فقط یک بار امکان پذیر است: حق واخواهی از حکم غیابی تنها یک بار برای هر حکم وجود دارد. بنابراین، استفاده صحیح و به موقع از این حق بسیار مهم است. پس از صدور رأی در مرحله واخواهی (که حضوری تلقی می شود)، دیگر نمی توان مجدداً واخواهی کرد.
  4. امکان اعاده دادرسی در شرایط خاص: در صورتی که مهلت واخواهی سپری شده باشد و فرد عذر موجهی برای عدم واخواهی در مهلت مقرر داشته باشد (که توسط دادگاه تشخیص داده می شود)، می تواند از طریق تقدیم دادخواست واخواهی خارج از مهلت اقدام کند. همچنین، در شرایط بسیار استثنایی و با تحقق جهات قانونی مشخص (مانند کشف اسناد جدید یا فریب)، امکان اعاده دادرسی نیز وجود دارد.
  5. اهمیت حفظ آدرس دقیق در سامانه ثنا: اطمینان حاصل کنید که اطلاعات تماس و آدرس شما در سامانه ثنا همواره به روز و دقیق است تا ابلاغیه ها به درستی به شما برسد. هرگونه تغییر در آدرس، باید بلافاصله در سامانه ثنا اصلاح شود تا از ابلاغ های قانونی و پیامدهای ناخواسته آن جلوگیری گردد.

آگاهی از این نکات و رعایت آن ها، به افراد کمک می کند تا در مسیر پیچیده دادرسی، حقوق خود را حفظ کرده و با اطمینان بیشتری به فرآیندهای قضایی بپردازند. در نهایت، همکاری با یک متخصص حقوقی می تواند بهترین تضمین برای دفاع از حقوق شما باشد.

سوالات متداول

حکم غیابی دقیقاً چه معنایی دارد؟

حکم غیابی، رأیی است که دادگاه در شرایطی صادر می کند که خوانده یا متهم پرونده، یا وکیل و نماینده قانونی وی، در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشند، لایحه دفاعیه ای ارسال نکرده باشند و ابلاغ اخطاریه دادگاه نیز به او ابلاغ واقعی نشده باشد.

شرایط لازم برای صدور حکم غیابی چیست؟

سه شرط اصلی شامل عدم حضور خوانده/متهم یا وکیل او در هیچ جلسه، عدم ارسال لایحه دفاعی کتبی، و عدم ابلاغ واقعی اخطاریه دادگاه به فرد است. تحقق همزمان این سه شرط، یک حکم را غیابی می کند.

آیا ابلاغیه در سامانه ثنا، حکم را حضوری می کند؟

بله، بر اساس آیین نامه مربوطه، ورود به سامانه ثنا و مشاهده ابلاغیه توسط کاربر، معادل ابلاغ واقعی تلقی شده و حکم صادره پس از آن، حضوری محسوب می شود.

مهلت واخواهی از حکم غیابی چقدر است و از چه زمانی محاسبه می شود؟

مهلت واخواهی برای مقیمین ایران ۲۰ روز و برای مقیمین خارج از کشور ۲ ماه از تاریخ ابلاغ واقعی حکم است. در امور کیفری این مهلت ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ واقعی حکم به متهم است.

آیا به حکم غیابی می توان تجدیدنظرخواهی کرد؟

خیر، به طور مستقیم نمی توان به حکم غیابی تجدیدنظرخواهی کرد. ابتدا باید از طریق واخواهی به آن اعتراض نمود و پس از رسیدگی به واخواهی و صدور رأی مجدد (که حضوری تلقی می شود)، در صورت عدم رضایت، می توان تجدیدنظرخواهی کرد.

آیا حکم غیابی قابل اجرا است و در صورت اجرا چه باید کرد؟

پس از قطعیت، حکم غیابی قابل اجراست، اما اجرای آن در دعاوی حقوقی منوط به معرفی ضامن از سوی محکوم له است. در صورت اجرای حکم و سپس نقض آن در مرحله واخواهی، محکوم علیه می تواند برای جبران خسارت به محکوم له و ضامن او مراجعه کند.

اگر از حکم غیابی مطلع نباشم و مهلت واخواهی بگذرد، چه راهکاری دارم؟

در صورتی که به دلیل عذر موجه (که توسط دادگاه تشخیص داده می شود) از واخواهی در مهلت قانونی بازمانده باشید، می توانید از طریق تقدیم دادخواست واخواهی خارج از مهلت، درخواست رسیدگی نمایید. در برخی موارد نیز امکان اعاده دادرسی وجود دارد.

تفاوت رای غیابی و حکم غیابی چیست؟

در ادبیات حقوقی، این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر به کار می روند و معنای واحدی دارند. هرچند رأی مفهوم گسترده تری شامل حکم و قرار را در بر می گیرد، اما در مورد غیابی بودن، معمولاً منظور حکم دادگاه است که در ماهیت دعوا صادر می شود.

نتیجه گیری

حکم غیابی یکی از مفاهیم بنیادین و حائز اهمیت در نظام حقوقی ایران است که شناخت دقیق آن برای هر شهروندی که ممکن است درگیر یک پرونده قضایی شود، ضروری به نظر می رسد. این مقاله تلاش کرد تا با رویکردی تخصصی و در عین حال قابل فهم، ابعاد مختلف این نوع حکم را از تعریف و شرایط صدور تا نحوه ابلاغ، اعتراض و اجرای آن مورد بررسی قرار دهد. تمایز میان حکم غیابی و حضوری، به ویژه در زمینه حق واخواهی، برجسته ترین نکته ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

با پیشرفت فناوری و گسترش سامانه ثنا، نحوه ابلاغ الکترونیکی، تأثیر بسزایی در حضوری شدن احکام یافته است که لزوم پیگیری مستمر ابلاغیه ها را دوچندان می کند. در نهایت، مواجهه با حکم غیابی نیازمند آگاهی، دقت و در بسیاری از موارد، مشاوره با وکلای متخصص است تا از تضییع حقوق جلوگیری به عمل آید و مسیر قانونی صحیح در پیش گرفته شود. همواره توصیه می شود در صورت مواجهه با هرگونه حکم قضایی، قبل از هر اقدامی با یک وکیل یا مشاور حقوقی مجرب مشورت نمایید.

دکمه بازگشت به بالا