احیای فیضیه؛ اقدام بزرگِ «روحالله»
امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بیان کردند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام میدادند که من انجام دادم.» و تأسیس حوزه علمیه در آن روز از جهت سیاسی کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایرانِ امروز نبود.
به گزارش شبکه، امروز سوم فروردین ماه صد و یکمین سالگرد احیای حوزه علمیه قم به دست آیتالله عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۳۰۱ شمسی است.
فکر و ایده تاسیس محلی برای آموزش علم دین و انتشار احادیث روایتهای پیامبر اسلام و اهل بیت معصومین صلواتالله علیهم اجمعین بین مشتاقان و طالبان دین، به شکل فعلی آن ریشه در اندیشه رییس مذهب شیعه امام جعفرصادق علیهالسلام در قرن دوم هجری قمری داشت.
در آن دوره که فضای خفقان سیاسی دستگاه جبار بنالعباس در سراسر قلمرو مسلمانان اندکی فروکش کرد، طالبان و شاگردان حضرت با حضور بیشتر در مساجد و محافل عمومی، زبان به زبان و چهره به چهره علوم دینی را از ایشان آموخته و ثبت و ضبط کردند و به سراسر بلاد مسلمانان در شبهه جزیره عربستان، خراسان پهناور، ایران و شامات گسترش دادند.
در دوره حیات ششمین امام شیعیان، بنیان و هسته اولیه مدرسهای دینی در ایران گذاشته شد. نام این مدرسه از ابتدا «حوزه علمیه قم» بود. تاسیس حوزه علمیه قم از آن زمان موجب مهاجرت و گرد هم آمدن علما و محدثان بزرگ شیعه در شهر قم و شکلگیری مکتب قم در این دیار شد. مقام و منزلت شهر قم و حوزه قلمیه این شهر نزد امام جعفرصادق حدی بلند بود که ایشان در روایتی شهر قم را آشیانه آل محمد صلیالله علیه و آله و پناهگاه شیعیان میخواندند.
در کنار ظلم و جور منصوبان دستگاه حاکمه بَنِالعباس در سرزمین خراسان و ایران، حوادث تاریخی بزرگ و جنگهای مستمر و قتل علما، بزرگان و دانشمندان و غارت کتابخانههای دینی و سایر کتب علمی مسلمانان و شیعیان به دست سلسلههای پادشاهی و در راس آنان حمله ویرانگر مغولها به ایران و عراق، بخش بزرگی از منابع و کتابهای علمی دینی و غیردینی مسلمانان را نابود کرد.
حوزه علمیه قم در طول عمر خود دورههای تلخ و رقتباری را تجربه کرد. این مدرسه دینی در سدههای سوم و چهارم از مراکز فعال امامیه به شمار میرفت اما با افول قدرت حاکمان شیعه در ایران در پی حمله مغولها به ایران، از رونق افتاد و موجب مهاجرت علما و بزرگان حوزههای علمیه به عتبات عالیات و حوزه علمیه نجف و سامرا و کربلا شد. این اتفاق بر رکود حوزه علمیه قم تأثیر عمیقی داشت به نحوی که جایگزین شدن مدرسه فیضیه در دوره پادشاهان شیعه سلسله صفویه هم نتوانست شکوه و عظمت گذشته را باز گرداند.
علمای باقی مانده در قم در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری با دعوت از آیتالله عبدالکریم حائری که تا آن زمان در شهر کربلا و بعد اراک سکونت داشت از ایشان خواستند بعد از زیارت امام هشتم شیعیان سری هم به قم بزنند و به زیارت حضرت معصومه (س) برود. ایشان هم در سال ۱۳۴۰ هجری قمری و روزِ قبل از نوروز ۱۳۰۱ با هدف زیارت مرقد خواهر امام رضا (ع) به قم رفت که این سفر برای مردم قم دارای برکت زیادی بود. با استقبال مردم و علمای شهر از حضرت آیتالله از ایشان خواسته شد حوزه علمیه قم را احیا کند و ایشان هم بعد چند فکر کردن و استخاره پیشنهاد علمای قم را پذیرفت و تا پایان عمر در این شهر سکونت کرد.
با مهاجرت ایشان به شهر قم بسیاری از شاگردان برجسته و سرشناش آیتالله حائری از اراک و سایر شهرهای ایران به قم مهاجرت کردند.
احیای فیضیه
بنای اولیه مدرسه فیضیه قم که طی قرنها به شدت فرسوده شده بود به همت شیخ عبدالکریم و با دعوت از بناها و معماران دوره قاجار، احیا و بازسازی شد. علاوه بر احیای ساختمان مدرسه، نشاط علمی، تغییرات بنیادین کتابهای درسی و فقهی، تخصصی کردن کتابهای فقهی و اعمال شیوه و سبک آموزشی جدید نیز در مدرسه ساری و جاری شد. اقدامات آیتالله حائری در قم موجب شد طی بیش از یک قرن گذشته بستر آموزش و پرورش طلاب و شاگردان و اساتید پرشماری فراهم شود که هر یک از فارغالتحصیلان این مدرسه تاثیرات بسیار چشمگیری در حوزههای دینی، سیاسی و فرهنگی ایران زمین گذاشتند که معروفترین و اثرگذارترین شخصیت پرورش یافته در مکتب قم آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بودند.
عبدالکریم کیست؟
با تولد عبدالکریم در سال ۱۲۳۸ محمدجعفر حائری و همسرش و البته اهالی روستای مهرجرد یزد چشم و دلشان به این نوزاد روشن شد.
او شش سال بعد با رضایت پدر و مادر به واسطه یکی از اقوامشان به نام شیخ ابوجعفر به شهر اردکان یزد برده شد. عبدالکریم روزها پای درس ملا و ملاباجی مکتبخانه خواندن و نوشتن و روخوانی قرآن و نهجالبلاغه آموخت و شبها در خانه میر ابوجعفر سکونت داشت. چند ماه بعد محمدجعفر درگذشت و عبدالکریم مدتی در غم از دست دادن پدر، مونس مادر شد و درس را کنار گذاشت.
عبدالکریم چند ماه بعد به حوزه علمیه یزد رفت و در حجرههای مدرسه محمدتقی خان سکونت کرد و نزد علما و بزرگان این مدرسه دینی مشغول تحصیل علوم اسلامی شد. او در ۱۸ سالگی به حوزه علمیه کربلا نزد آیتالله فاضل اردکانی از اساتید به نام این حوزه رفت. در خلال درس و بحث علم و نبوغ شگفتانگیز عبدالکریم بر اساتیدش آشکار شد. دو سال بعد به تشویق استاد، عبدالکریم به حوزه علمیه سامرا نزد آیتالله سید محمدحسن میرزای شیرازی ملقب به میرزای بزرگ و از بنیانگذاران حوزه علمیه سامرا رفت. او بعدها بین حوزه علمیه نجف و سامرا در رفت و آمد بود و از محضر استادان به نامی چون آیات عظام سید محمد فشارکی اصفهانی، میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و سید محمدکاظم طباطبائی یزدی بهرهمند شد.
آیتالله حائری یزدی بعد از رسیدن به درجه اجتهاد در شمار اساتید حوزه علمیه کربلا، نجف و سامرا قرار گرفت و به تدریس طلاب و روحانیون مشتاق علوم دینی پرداخت.
او بعد از ۳۷ سال اقامت در عتبات عالیات در سال ۱۲۹۳ در ۵۵ سالگی به دعوت میرزا محمود فرزند آیتالله محسن اراکی به شهر اراک مهاجرت کرد و در آنجا حوزه علمیه اراک را بنیان گذاشت. تعداد طلاب و شاگردان آیتالله حائری هشت سال بعد از حضور در اراک افزایش چند برابر یافت.
آیتالله حائری در اواخر زمستان سال ۱۳۰۰ نذر کرد و به دنبال نذرش به زیارت مرقد امام رضا (ع) به خراسان رفت. ایشان در آخرین روز اسفند همان سال به همراه فرزند بزرگش مرتضی و به همراه آیتالله محمدتقی خوانساری به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه و اجابت دعوت مردم و علمای قم، از اراک راهی قم شد.
آیتالله اراکی در خاطرهای از این سفر تاریخی و تاثیرگذار گفت: «قبل از آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، حوزهای در قم وجود نداشت. با اینکه قبلا علمای برجستهای مانند میرزای قمی، حاج شیخ ابوالقاسم زاهد، آقا شیخ مهدی پایین شهری و سایر علما در قم سکونت داشتند، لیکن تقدیر الهی نبود حوزهای در قم تشکیل شود و با اینکه میرزای قمی مقام علمی والایی داشت و صاحب کتاب «قوانین» و از مؤسسین علم اصول بود، حوزهای در این شهر تأسیس نشد.
تا اینکه خداوند متعال در دل حاج شیخ عبدالکریم که ساکن کربلا بودند، میاندازد که نذر کند به زیارت حضرت امام رضا (ع) برود. پس از مراجعت از مشهد به سلطانآباد، شیخ با این مساله مواجه میشود که به کربلا برود یا در ایران بماند. از طرفی موطن اصلی او کربلا بود و از طرفی رها کردن حوزه جدیدالتأسیس را صلاح نمیبیند.
تکلیف شرعی او را وادار به توقف میکند در صورتی که قبلا هیچ توقفی در ایران نداشت. پس از چندی، علمای قم سعی میکنند که ایشان را به قم بیاورند به جهت اینکه قم، جزو شهرهای مقدس است بالاخره ایشان را به عنوان «زیارتی شب عید نوروز» به قم میآورند.
همچنین حاج شیخ عبدالکریم را مجبور میکنند که در صحن نو حضرت معصومه (س) نماز مغرب و عشاء را به جماعت برگزار کند و بعد از اقامه نماز، حاج شیخ محمد سلطان الواعظین تهرانی به توصیه علما به منبر رفته و مردم را تهییج میکند که ایشان را نگه دارید.
مردم قم با یک شوق و حال مخصوصی به ایشان میگروند حتی بعضی میگویند که ای اهل قم زمانی که دعبل خزاعی به قم آمد و جبه امام رضا (ع) را به همراه آورده بود شما نگذاشتید که جبه امام رضا (ع) را از شهرتان بیرون برند. این شخص علم امام رضا (ع) را آورده است، نگذارید که او از این شهر برود.
مرحوم شیخ مدتی فکر کردند و عاقبت قرار شد استخاره کنند. وقتی استخاره کردند، این آیه آمد که «وَ اتُونی بِاَهلِکُم اَجمَعینَ» این آیه مربوط به قضیه حضرت یوسف (ع) است که به برادرانش میگوید: «بروید پدرم را با اهل و عیال بردارید بیاورید.» مرحوم حاج شیخ نیز با الهام از این آیه دستور داد بروند و اهل و عیالش را به قم بیاورند. با ورود ایشان به شهر قم حوزه علمیه، حیات تازهای را آغاز کرد.»
مجاورت حوزه علمیه قم با حرم حضرت معصومه و حسن شهرت آیتالله حائری موجب مهاجرت و بسیاری از شاگردان و مشتاقان از جمله آیات عظام سید محمدتقی و سید احمد خوانساری، سید روحالله خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم شد.
ساختار حوزه
آیتالله حائری یزدی بعد از تعمیر و مرمت بنای مدرسه فیضیه قم و احیا آن، معیشت طلاب مدرسه را سر و سامان داد. با اینکه اداره حوزه بر عهده خودشان بود اما از افراد و شخصیتهای علمی برای بهبود اداره مدرسه یاری میگرفت. طی ۱۵ سال حضور آیتالله حائری در مدرسه فیضیه جایگاه علمی این مدرسه دینی ارتقاء بالایی یافت. ایشان در این مدت در تعامل با دیکتاتوریها و زورگوییهای رضا شاه پهلوی هوشمندانه و قاطع عمل کرد.
از جمله خدمات احیاگر حوزه علمیه قم میتوان به تبلیغ و اخلاق، برنامه آموزش زبانهای خارجی، انجام خدمات اجتماعی و رفع نیازمندیهای مردم، ساخت بیمارستان، دارالایتام و دارالاطعام و مرمت و احیای مدارس قدیمی اشاره کرد.
حوزه علمیه قم در دوره مدیریت ۱۵ ساله آیتالله حائری یزدی از نظر علمی بسیار ارتقا یافت. این مدرسه در حوزه سیاسی نیز فعال و عمل کرد. مقابله با فشارهای فرهنگی – سیاسی رضاخان بر طلاب، مبارزه با طرح متحدالشکل کردن لباس طلاب، دخالت وزارت فرهنگ در امور حوزه و مقاومت در برابر قانون کشف حجاب از جمله مواردی بود در این مدت استقلال سیاسی حوزه علمیه را به رخ کشید.
درگذشت احیاگر
آیتالله عبدالکریم حائری بعد از ۱۵ سال از احیای این مدرسه دینی در ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ در ۷۹ سالگی درگذشت. با رحلت ایشان، آیات عظام سید محمدحجت کوهکمری، سید محمدتقی خوانساری و سید صدرالدین صدر مدیریت حوزه را بر عهده گرفتند. هشت سال بعد در آذر ۱۳۲۳ مدیریت مدرسه فیضیه بر عهده آیتالله سید حسین بروجردی گذاشته شد.
درخشش امام خمینی
در دوره زعامت آیتالله بروجردی فعالیت درسی و استادی آیتالله سید روحالله موسوی خمینی به عنوان یکی از استادید مبرز و باهوش حوزه علمیه قم زبانزد و چشمگیر شد به نحوی که کلاسهای اخلاق امام خمینی در مدرسه فیضیه تأثیر بسیار زیادی در جذب طلاب پیر و جوان گذاشت. البته اقدامات امام خمینی محدود به کلاسهای درس و بحث نبود بلکه ایشان در تحکیم جایگاه مدیریتی و مرجعیت آیتالله بروجردی نیز نقش تاثیرگذاری داشتند.
فعالیتهای اجتماعی امام خمینی از مرزهای حوزه علمیه قم عبور کرد و به عرصه سیاست رسید. نمونه تاریخی این فعالیتها مکاتبات متعدد امام خمینی با شاه و نخستوزیر وقت پهلوی و افشاگریهای ایشان علیه دسیسههای رژیم در به اجرا گذاشتن غیرقانونی تصویبنامه انجمنهای ولایتی و ایالتی در پاییز ۱۳۴۱ در خلال تعطیلی دو مجلس سنا و شورای ملی بود.
با رحلت آیتالله بروجردی در اردیبهشت ۱۳۴۰ بار دیگر مدیریت حوزه علمیه دچار نقصان شد اما درایت علما و بزرگان این مدرسه مانع از هم گسستن مرجعیت شیعیان و مدیریت مدرسه شد. چهار نفر از اساتید برجسته آن زمان مشتمل بر آیات عظام سید روحالله موسوی خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری و سید شهابالدین مرعشی نجفی همانند دوره بعد از رحلت احیاگر مدرسه فیضیه به صورت شورایی حوزه علمیه قم را اداره کردند.
اهمیت کار آیتالله عبدالکریم حائری یزدی در احیای حوزه علمیه قم بعد از گذشت قرنها از تاسیس و رونق اولیه آن در سده دوم هجری قمری به حدی زیاد بود که امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی سالها بعد در این باره گفتند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام میدادند که من انجام دادم.» و تأسیس حوزه علمیه در آن روز، از جهت سیاسی کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.
منابع:
سیره امام خمینی (ره)؛ جلد پنج، صفحه ۲
انتهای پیام