مجازات کشتن پدر توسط فرزند

مجازات کشتن پدر توسط فرزند
در قانون مجازات اسلامی ایران، مجازات کشتن پدر توسط فرزند در صورتی که قتل عمدی باشد، اصولاً قصاص نفس است. این حکم بر خلاف قتل فرزند توسط پدر است که قصاص را در پی ندارد. تبعات حقوقی این جرم شامل قصاص، دیه، حبس تعزیری و محرومیت از ارث است. این عمل، که هم از نظر شرعی و هم از منظر اخلاقی گناهی کبیره محسوب می شود، در نظام حقوقی ایران با دقت و حساسیت فراوان مورد رسیدگی قرار می گیرد.
قتل والدین توسط فرزند، به دلیل نقض آشکار بنیادی ترین اصول اخلاقی و اجتماعی، همواره مورد نکوهش بوده است. قانون گذار ایران، با در نظر گرفتن مبانی فقهی و حقوقی، مجازات های سنگینی برای این جرم پیش بینی کرده تا هم جنبه بازدارندگی داشته باشد و هم عدالت را در قبال قربانی و جامعه اجرا کند. بررسی دقیق ابعاد این جرم، از جمله تمایز آن با سایر قتل های خانوادگی و تبیین مجازات های مربوط به انواع قتل (عمد، شبه عمد، خطای محض)، برای درک جامع نظام حقوقی حاکم بر این پدیده ضروری است.
مبانی حقوقی قتل و جایگاه آن در قانون
قتل، به عنوان یکی از شدیدترین جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد، در قانون مجازات اسلامی ایران با دقت فراوان تعریف و دسته بندی شده است. درک این دسته بندی برای تعیین مجازات و تبعات حقوقی آن، به ویژه در موارد حساس مانند قتل والدین، حیاتی است. این جرم نه تنها یک عمل مجرمانه، بلکه از منظر شرعی و اخلاقی نیز عملی مذموم و ناپسند شمرده می شود.
تعریف کلی قتل در قانون مجازات اسلامی
در نظام حقوقی ایران، قتل به سه دسته اصلی تقسیم می شود که هر یک دارای شرایط و مجازات های خاص خود هستند:
- قتل عمد: این نوع قتل زمانی محقق می شود که مرتکب با قصد سلب حیات مقتول، عملی را انجام دهد که نوعاً کشنده است و یا قصد فعل و نتیجه را داشته باشد، حتی اگر فعل انجام شده نوعاً کشنده نباشد اما نسبت به مقتول کشنده باشد. همچنین اگر مرتکب قصد فعل داشته باشد و بداند که فعل انجام شده نوعاً کشنده است و آن را انجام دهد، قتل عمد محسوب می شود.
- قتل شبه عمد: قتل شبه عمد زمانی رخ می دهد که مرتکب قصد انجام فعل بر روی مقتول را داشته باشد، اما قصد کشتن او را نداشته باشد و فعل انجام شده نیز نوعاً کشنده نباشد، ولی به دلایلی غیر از قصد اولیه، منجر به فوت مقتول شود. برای مثال، رانندگی با سرعت غیرمجاز که منجر به فوت عابر شود.
- قتل خطای محض: در قتل خطای محض، نه قصد فعل بر روی مقتول وجود دارد و نه قصد نتیجه. این نوع قتل به صورت کاملاً غیرعمد و بدون اراده قبلی برای انجام فعل کشنده رخ می دهد. مانند اینکه فردی به قصد شکار تیری پرتاب کند و به اشتباه به انسانی برخورد کرده و منجر به فوت وی شود.
تفکیک دقیق این سه نوع قتل از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا هر یک مجازات متفاوتی را در پی دارند که از قصاص نفس تا پرداخت دیه را شامل می شود.
جایگاه ویژه قتل والدین در قوانین و عرف
در تمامی جوامع و به ویژه در فرهنگ اسلامی و ایرانی، نهاد خانواده و احترام به والدین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. قتل والدین، فراتر از یک جرم عادی، به عنوان یک معضل اجتماعی و اخلاقی عمیق نگریسته می شود که بنیان های اخلاقی جامعه را به چالش می کشد. آیات و روایات اسلامی بر احسان به والدین و پرهیز از هرگونه آزار و اذیت آنان تأکید فراوان دارند.
از منظر فقهی و حقوقی، ارتکاب قتل والدین توسط فرزند نه تنها گناهی کبیره، بلکه عملی است که به شدت امنیت و آرامش خانواده و جامعه را مختل می سازد. از همین رو، قانون گذار برای این جرم، مجازات های قاطع و بازدارنده ای را در نظر گرفته است.
این جایگاه ویژه باعث شده تا مجازات این جرم در برخی ابعاد، متفاوت از قتل سایر افراد باشد و حساسیت بیشتری در رسیدگی به آن وجود داشته باشد. حفظ این بنیان و تأکید بر احترام به پدر و مادر، از اهداف اصلی قوانین مرتبط با این موضوع است.
مجازات کشتن پدر توسط فرزند در موارد قتل عمد
قتل عمد پدر توسط فرزند، از جمله جرایم هولناکی است که عواقب حقوقی بسیار سنگینی را برای مرتکب در پی دارد. در قانون مجازات اسلامی ایران، مجازات اصلی و اولیه برای این نوع قتل، قصاص نفس است که نشان دهنده شدت و قبح این عمل است.
قصاص: مجازات اصلی قتل عمد پدر توسط فرزند
طبق ماده 381 قانون مجازات اسلامی، در قتل عمدی، اگر مرتکب، پدر یا جد پدری مقتول نباشد، قصاص نفس ثابت می شود. این ماده به وضوح نشان می دهد که در صورت کشتن پدر توسط فرزند، فرزند قاتل مشمول استثنای ماده 301 قانون مجازات اسلامی که پدر را از قصاص در قبال کشتن فرزند معاف می کند، نمی شود. بنابراین، فرزند قاتل، صرف نظر از جنسیت، در صورت ارتکاب قتل عمد پدر یا مادر، به مجازات قصاص نفس محکوم خواهد شد.
حق قصاص در این موارد، متعلق به اولیای دم مقتول است. اولیای دم پدر مقتول، سایر فرزندان (به جز فرزند قاتل)، همسر (در صورت وجود) و جد پدری (در صورت عدم وجود فرزندان یا رضایت سایر اولیای دم) هستند. آنان می توانند با تقاضای قصاص، اجرای این مجازات را درخواست کنند. اجرای قصاص پس از طی مراحل قانونی و احراز تمامی شرایط لازم صورت می گیرد و نیازمند اثبات عمدی بودن قتل و رعایت سایر ضوابط قانونی است.
امکان تبدیل قصاص به دیه و حبس در صورت رضایت اولیای دم
در نظام حقوقی ایران، حق قصاص، یک حق خصوصی است که به اولیای دم تعلق دارد. این بدان معناست که اولیای دم می توانند از حق خود صرف نظر کرده و قاتل را ببخشند یا با او بر سر دریافت دیه به مصالحه برسند. در صورتی که تمامی اولیای دم به قصاص رضایت ندهند یا از آن گذشت کنند، حق قصاص ساقط می شود.
اگر اولیای دم از قصاص صرف نظر کنند یا با دریافت دیه مصالحه کنند، فرزند قاتل از مجازات قصاص رهایی می یابد. در این صورت، قاتل موظف به پرداخت دیه کامل به اولیای دم است. میزان دیه نیز هر سال توسط قوه قضائیه تعیین و اعلام می شود.
علاوه بر دیه، حتی در صورت گذشت اولیای دم از قصاص، قانون مجازات اسلامی در ماده 612، جنبه عمومی جرم را مورد توجه قرار داده است. طبق این ماده، اگر فردی مرتکب قتل عمد شود و به هر علتی قصاص نشود (مانند گذشت اولیای دم)، در صورتی که این عمل موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه شود یا بیم تجری مرتکب یا دیگران را در پی داشته باشد، دادگاه می تواند او را به مجازات حبس تعزیری از سه تا ده سال محکوم کند. این مجازات با هدف حفظ نظم عمومی و جلوگیری از ترویج ارتکاب چنین جرایمی اعمال می شود.
مجازات کشتن پدر توسط فرزند در قتل های غیر عمدی
علاوه بر قتل عمد، ممکن است قتل پدر توسط فرزند به صورت غیرعمدی و در قالب قتل شبه عمد یا خطای محض رخ دهد. در این موارد، مجازات قصاص اعمال نمی شود، بلکه مجازات اصلی، پرداخت دیه خواهد بود که مسئولیت آن بسته به نوع قتل متفاوت است.
قتل شبه عمد پدر توسط فرزند: حکم دیه
قتل شبه عمد پدر توسط فرزند زمانی اتفاق می افتد که فرزند قصد انجام فعلی را داشته باشد که نوعاً کشنده نیست، اما این فعل به طور غیرمنتظره ای منجر به فوت پدر شود و فرزند نیز قصد کشتن پدر را نداشته باشد. برای مثال، فرزند در حین شوخی یا درگیری فیزیکی جزئی که قصد آسیب جدی یا قتل در آن نیست، به صورت غیرعمد ضربه ای به پدر وارد کند و پدر به دلیل ضعف جسمانی یا بیماری خاص، فوت کند.
مجازات قتل شبه عمد پدر توسط فرزند، پرداخت دیه کامل است. در این نوع قتل، مسئولیت پرداخت دیه بر عهده خود فرزند قاتل است و او باید از اموال شخصی خود دیه را به اولیای دم پرداخت کند. این مجازات، جنبه جبرانی داشته و به منظور جبران خسارت وارده به اولیای دم در نظر گرفته شده است.
قتل خطای محض پدر توسط فرزند: دیه بر عهده عاقله
قتل خطای محض پدر توسط فرزند زمانی رخ می دهد که فرزند نه قصد انجام فعل بر روی پدر را داشته باشد و نه قصد کشتن او را. به عبارت دیگر، حادثه به طور کاملاً ناخواسته و بدون هیچ گونه اراده ای از سوی فرزند در انجام فعل منتهی به فوت، اتفاق می افتد. برای مثال، فرزند در حال انجام فعالیت روزمره خود، به صورت کاملاً ناخودآگاه و بدون قصد، ابزاری از دستش رها شده و به پدر برخورد کرده و منجر به فوت وی شود.
مجازات قتل خطای محض پدر توسط فرزند نیز، پرداخت دیه کامل است. اما نکته حائز اهمیت در این نوع قتل، مسئولیت پرداخت دیه است. در قتل خطای محض، دیه بر عهده «عاقله» فرزند قاتل است. عاقله به خویشاوندان ذکور نسبی پدری (به ترتیب طبقات ارث) اطلاق می شود که از توانایی مالی برای پرداخت دیه برخوردار باشند. مسئولیت عاقله در پرداخت دیه، یک حکم فقهی و حقوقی است که با هدف تقسیم بار مالی دیه در موارد خطای محض و پیشگیری از بروز فشار شدید بر فرد مرتکب، در نظر گرفته شده است.
جدول زیر خلاصه ای از انواع قتل و مسئولیت پرداخت دیه را نشان می دهد:
نوع قتل | قصد فعل | قصد نتیجه (کشتن) | مجازات اصلی | مسئولیت پرداخت دیه |
---|---|---|---|---|
عمد | دارد | دارد (یا فعل نوعاً کشنده است) | قصاص نفس (در صورت مطالبه اولیای دم) | فرزند قاتل (در صورت رضایت به دیه) |
شبه عمد | دارد | ندارد | دیه کامل | فرزند قاتل |
خطای محض | ندارد | ندارد | دیه کامل | عاقله |
تفاوت های کلیدی و موارد خاص
در نظام حقوقی ایران، پدیده قتل در بستر خانواده از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. تمایز میان قتل والدین توسط فرزند و قتل فرزند توسط والدین، وضعیت ارث و بررسی شرایط خاصی مانند قتل پدر ظالم یا مشارکت دیگران در جرم، از جمله مواردی است که نیازمند تبیین دقیق است.
تفاوت اساسی: مجازات کشتن پدر توسط فرزند و کشتن فرزند توسط پدر
یکی از مهم ترین تفاوت های موجود در قانون مجازات اسلامی ایران، مربوط به مجازات قتل در روابط والدین و فرزندان است. این تفاوت در ماده 301 قانون مجازات اسلامی به صراحت بیان شده است. طبق این ماده، اگر پدر یا جد پدری فرزند خود را به قتل برسانند، قصاص نمی شوند. در چنین مواردی، پدر یا جد پدری قاتل به پرداخت دیه به سایر ورثه مقتول و نیز به مجازات حبس تعزیری محکوم خواهند شد. این استثنا، ریشه در مبانی فقهی و جایگاه ویژه پدر در خانواده دارد که او را از قصاص در قبال خون فرزندش معاف می کند.
اما این معافیت به صورت متقابل عمل نمی کند. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، در صورتی که فرزند، پدر یا مادر خود را به قتل عمد برساند، مشمول استثنای ماده 301 نیست و مجازات او، قصاص نفس خواهد بود. این تفاوت در قوانین، نشان دهنده نگاه ویژه قانون گذار به نقش و جایگاه هر یک از اعضای خانواده و حمایت از سلسله مراتب خانوادگی و اخلاقی است. بنابراین، کشتن پدر توسط فرزند، از حیث مجازات قصاص، با کشتن فرزند توسط پدر تفاوت ماهوی دارد و در مورد فرزند قاتل، حکم قصاص نفس جاری می شود، مگر اینکه اولیای دم از حق خود گذشت کنند.
وضعیت ارث فرزند قاتل از پدر مقتول
ارتکاب جرم قتل، علاوه بر مجازات های کیفری، می تواند تبعات حقوقی دیگری نیز در پی داشته باشد. یکی از این تبعات، مربوط به محرومیت از ارث است. طبق ماده 880 قانون مدنی ایران، قتل عمد موجب حرمان از ارث است. این بدان معناست که اگر فرزندی پدر خود را به صورت عمدی به قتل برساند، از ارث بردن از اموال پدر مقتول محروم خواهد شد. این حکم فقهی و حقوقی، با هدف جلوگیری از سوءاستفاده از حق ارث و بازدارندگی از ارتکاب چنین جرایمی وضع شده است.
محرومیت از ارث، یک پیامد مالی جدی برای فرزند قاتل محسوب می شود و می تواند وضعیت مالی و حقوقی او را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این ماده نه تنها شامل قاتل اصلی است، بلکه اگر شخصی با همکاری یا معاونت در قتل نقش داشته باشد نیز ممکن است از ارث محروم شود. بنابراین، فرزند قاتل، علاوه بر مجازات های کیفری مانند قصاص، با از دست دادن سهم الارث خود نیز مواجه خواهد شد.
آیا کشتن پدر ظالم مجازات متفاوتی دارد؟
سوالی که گاهی مطرح می شود این است که اگر پدری رفتار ظالمانه ای با فرزند خود داشته باشد و این ظلم منجر به قتل پدر توسط فرزند شود، آیا مجازات متفاوتی برای فرزند در نظر گرفته می شود؟ پاسخ صریح حقوقی به این سوال این است که از نظر قانون، ظالم بودن پدر، به خودی خود توجیهی برای قتل او محسوب نمی شود و مجازات قتل عمد را تغییر نمی دهد.
نظام حقوقی، اصولاً به دنبال بررسی انگیزه ها و دلایل روانشناختی نیست، مگر در مواردی که منجر به تشخیص جنون یا دفاع مشروع شود. شرایط دفاع مشروع در قانون مجازات اسلامی بسیار سختگیرانه است و نیازمند اثبات خطر قریب الوقوع جانی یا جسمی برای فرزند است و عمل دفاع نیز باید متناسب با خطر باشد. در غیر این صورت، حتی اگر فرزند تحت فشارهای روانی شدید ناشی از ظلم پدر قرار گرفته باشد، این مسائل در روند رسیدگی قضایی و تعیین مجازات، تأثیری بر اصل عمدی بودن قتل و مجازات قصاص ندارد، بلکه ممکن است در برخی موارد به عنوان عوامل تخفیف دهنده مجازات تعزیری (در صورت سقوط قصاص) در نظر گرفته شود، اما هرگز اصل قصاص را ساقط نمی کند. این رویکرد به منظور حفظ نظم اجتماعی و جلوگیری از خودسری در اجرای عدالت است.
نقش معاونت و مشارکت در قتل پدر
در صورتی که فرزند به تنهایی پدر خود را به قتل نرساند و شخص یا اشخاص دیگری در ارتکاب این جرم با او همکاری داشته باشند، بحث معاونت و مشارکت در قتل مطرح می شود. این موضوع نیز دارای احکام خاص خود در قانون مجازات اسلامی است:
- مشارکت در قتل: اگر فرزند و یک یا چند نفر دیگر، هر یک با انجام عملی که منجر به فوت پدر شده، در قتل او سهیم باشند، هر کدام از آن ها به عنوان مباشر قتل شناخته شده و در صورت اثبات شرایط، به قصاص محکوم می شوند. البته، در صورتی که تعداد مباشرين بیش از یک نفر باشد و اولیای دم خواهان قصاص همه باشند، باید مازاد دیه را به قاتلان بپردازند تا امکان قصاص فراهم شود.
- معاونت در قتل: معاونت به معنای کمک به مرتکب اصلی (مباشر) برای انجام جرم است، بدون اینکه خود معاون، عمل مستقیم قتل را انجام داده باشد. برای مثال، اگر فرزند با کمک شخص دیگری (معاونت)، پدر را به قتل برساند، قاتل اصلی (مباشر) به قصاص محکوم می شود. اما مجازات معاون در قتل، قصاص نیست و بر اساس مواد 126 و 127 قانون مجازات اسلامی، معاون به حبس تعزیری محکوم می شود که معمولاً یک تا سه درجه پایین تر از مجازات مباشر است. این مجازات حبس، بسته به نوع و شدت معاونت، متفاوت خواهد بود و می تواند بین سه تا پانزده سال حبس تعزیری باشد.
تفکیک میان مباشر، شریک و معاون در جرم قتل برای تعیین مجازات هر یک از دخیلان در قتل پدر، از اهمیت بالایی برخوردار است.
سوالات متداول
در ادامه به برخی از سوالات رایج و پرتکرار در خصوص مجازات کشتن پدر توسط فرزند پاسخ داده می شود تا ابهامات حقوقی این موضوع تا حد امکان برطرف گردد.
اگر فرزند قاتل، زیر ۱۸ سال (کودک یا نوجوان) باشد، مجازات او چیست؟
در مورد افراد زیر ۱۸ سال که مرتکب جرم قتل می شوند، قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392) رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده است. طبق ماده 91 این قانون، اگر افراد بالغ کمتر از ۱۸ سال شمسی، مرتکب جرایم موجب حد یا قصاص شوند و ماهیت جرم یا حرمت آن را درک نکنند، یا در کمال عقل آن ها شبهه وجود داشته باشد، به جای قصاص یا حد، به مجازات های تعزیری متناسب با سن و رشد عقلی خود محکوم می شوند. این مجازات ها شامل نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و پرداخت دیه است. تشخیص درک و کمال عقلی بر عهده قاضی و با نظر کارشناس پزشکی قانونی است.
آیا اختلالات روانی یا جنون فرزند در مجازات کشتن پدر تأثیرگذار است؟
بله، اختلالات روانی شدید یا جنون فرزند می تواند تأثیر بسزایی در تعیین مجازات داشته باشد. طبق ماده 149 قانون مجازات اسلامی، هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده باشد، به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز گردد، مجرم محسوب نمی شود. در صورتی که جنون فرزند به تأیید پزشکی قانونی و مرجع قضایی برسد، او از مسئولیت کیفری قتل مبرا می شود و به جای مجازات، ممکن است تدابیر تأمینی و تربیتی مانند نگهداری در مراکز درمانی روانی برای او در نظر گرفته شود. اما اختلالات روانی خفیف تر که به درجه جنون نرسیده اند، ممکن است به عنوان عوامل تخفیف دهنده در نظر گرفته شوند.
آیا مادر می تواند در پرونده قتل پدر توسط فرزند، از قصاص فرزند گذشت کند؟
بله، مادر به عنوان یکی از اولیای دم مقتول (پدر)، حق دارد که از قصاص فرزند خود (قاتل) گذشت کند. حق قصاص یک حق خصوصی است و هر یک از اولیای دم می توانند از سهم خود از قصاص گذشت کنند. با گذشت یکی از اولیای دم، قصاص به طور کامل ساقط نمی شود و سایر اولیای دم می توانند با پرداخت سهم دیه فرد گذشت کننده، اجرای قصاص را تقاضا کنند. اگر تمامی اولیای دم (شامل مادر و سایر فرزندان غیرقاتل) از قصاص گذشت کنند یا به دیه مصالحه نمایند، فرزند قاتل از قصاص نجات یافته و به پرداخت دیه و حبس تعزیری محکوم می شود.
آیا فرزند قاتل می تواند ولی دم برادر و خواهران خود باشد؟
خیر، فرزند قاتل به دلیل ارتکاب قتل عمد پدر، از ارث محروم می شود و به تبع آن، نمی تواند به عنوان ولی دم سایر فرزندان مقتول (برادران و خواهران خود) نیز تلقی شود. ولی دم بودن به معنای داشتن حق قصاص و دریافت دیه است که این حق تنها به ورثه تعلق می گیرد و قاتل از آن محروم است. در صورت عدم وجود جد پدری، سایر ورثه طبقات بعدی (مانند خواهران و برادران مقتول) می توانند ولی دم او محسوب شوند.
اگر هیچ ولی دمی به جز فرزند قاتل وجود نداشته باشد، تکلیف قصاص و دیه چیست؟
در شرایطی که هیچ ولی دم دیگری به جز فرزند قاتل (که خود مرتکب قتل پدر شده و از ارث محروم است) وجود نداشته باشد، یا سایر اولیای دم از حق خود گذشت کرده باشند و شخص دیگری برای قصاص مطالبه نکند، حق قصاص ساقط می شود. در این حالت، دیه نیز به بیت المال تعلق می گیرد؛ زیرا طبق ماده 880 قانون مدنی، قاتل از ارث محروم است و نمی تواند دیه را نیز دریافت کند. در چنین مواردی، فرزند قاتل علاوه بر محرومیت از ارث، به مجازات حبس تعزیری (ماده 612 قانون مجازات اسلامی) نیز محکوم خواهد شد.
مدت زمان معمول رسیدگی به پرونده های قتل پدر توسط فرزند چقدر است؟
مدت زمان رسیدگی به پرونده های قتل، از جمله قتل پدر توسط فرزند، بسته به پیچیدگی پرونده، تعداد متهمان، شواهد و مدارک موجود، نیاز به کارشناسی های مختلف (مانند پزشکی قانونی، روانشناسی) و مراحل تجدیدنظر و دیوان عالی کشور، متغیر است. پرونده های قتل معمولاً زمان بر هستند و ممکن است از چند ماه تا چند سال به طول انجامد. حضور وکیل متخصص و پیگیری مستمر پرونده می تواند در سرعت بخشیدن به روند رسیدگی مؤثر باشد.
نتیجه گیری
مجازات کشتن پدر توسط فرزند، از جمله موضوعات حساس و پیچیده در حقوق کیفری ایران است که دارای ابعاد شرعی، اخلاقی و اجتماعی عمیقی است. قانون گذار با تفکیک انواع قتل به عمد، شبه عمد و خطای محض، مجازات های متناسبی را برای هر یک پیش بینی کرده است. در صورتی که قتل پدر به صورت عمدی توسط فرزند ارتکاب یابد، مجازات اصلی و اولیه، قصاص نفس است که نشان دهنده قبح و شدت این جرم در نظام حقوقی ایران است. این در حالی است که در قتل فرزند توسط پدر، حکم قصاص برای پدر اجرا نمی شود که یک تفاوت اساسی و کلیدی در قوانین محسوب می شود.
علاوه بر مجازات قصاص (در قتل عمد) یا دیه (در قتل های غیرعمد)، فرزند قاتل از ارث بردن از اموال پدر مقتول نیز محروم می شود. همچنین، جنبه عمومی جرم حتی در صورت گذشت اولیای دم، مورد توجه قرار گرفته و مجازات حبس تعزیری برای حفظ نظم و امنیت جامعه اعمال خواهد شد. بررسی مواردی مانند نقش اختلالات روانی، سن مرتکب و معاونت در جرم، پیچیدگی های این پرونده ها را دوچندان می کند.
با توجه به حساسیت و پیچیدگی های حقوقی، مشاوره با وکیل متخصص در امور کیفری برای افرادی که به هر نحو درگیر چنین پرونده هایی هستند، امری ضروری است تا تمامی ابعاد قانونی به دقت بررسی و حقوق افراد حفظ شود. تلاش برای پیشگیری از وقوع چنین فجایعی از طریق تقویت بنیان خانواده، آموزش و افزایش آگاهی های اجتماعی، راهکاری اساسی برای کاهش این آسیب های اجتماعی محسوب می شود.