تعرض به عنف یعنی چه

تعرض به عنف یعنی چه

تعرض به عنف، که در ادبیات حقوقی و فقهی ایران عمدتاً با عنوان تجاوز به عنف یا زنای به عنف شناخته می شود، به معنای برقراری رابطه جنسی (جماع) با فردی بدون رضایت و با استفاده از زور، تهدید، فریب یا سوءاستفاده از شرایط خاص اوست. این جرم یکی از جدی ترین جرایم جنسی محسوب شده و تبعات حقوقی و اجتماعی عمیقی دارد. درک صحیح ابعاد قانونی این اصطلاح برای آگاهی از حقوق و مسئولیت ها، به ویژه در بستر قانون مجازات اسلامی ایران، حیاتی است.

موضوع تعرض جنسی و اشکال مختلف آن، همواره یکی از حساس ترین و پیچیده ترین مسائل اجتماعی و حقوقی بوده است. آثار مخرب روحی و جسمی این جرم نه تنها بر فرد قربانی، بلکه بر سلامت عمومی جامعه نیز تأثیری عمیق و جبران ناپذیر می گذارد. در گفتار عامیانه، عبارت تعرض به عنف به صورت گسترده ای برای اشاره به این گونه اعمال به کار می رود، در حالی که در نظام حقوقی ایران، اصطلاحات دقیق تری مانند تجاوز به عنف یا زنای به عنف مورد استفاده قرار می گیرد. شناخت دقیق تعاریف، ارکان، روش های اثبات و مجازات های قانونی مربوط به این جرم، گامی اساسی در جهت حمایت از قربانیان و اجرای عدالت است.

تعرض به عنف (تجاوز به عنف) چیست؟ تعریف دقیق حقوقی و فقهی

تعرض به عنف به مفهوم قانونی و شرعی، فراتر از یک خشونت فیزیکی ساده است و شامل هرگونه عملی می شود که اراده و رضایت فرد قربانی را در برقراری رابطه جنسی نادیده بگیرد. این جرم نه تنها به جسم فرد آسیب می رساند، بلکه حرمت و کرامت انسانی او را نیز شدیداً خدشه دار می کند.

معنای لغوی عنف و کاربرد آن در حقوق

واژه عنف در لغت به معنای زور، خشونت، شدت، قهر و غلبه است. در متون حقوقی و فقهی، عنف به هرگونه تحمیل اراده فرد بر دیگری به گونه ای که آزادی و اختیار او را سلب کند، اطلاق می شود. این زور می تواند فیزیکی باشد، مانند کتک زدن و مهارکردن، یا به اشکال معنوی و روانی ظاهر شود، نظیر تهدید، ارعاب، سوءاستفاده از موقعیت برتر یا فریب. کاربرد این واژه در حقوق کیفری ایران، به ویژه در جرایم جنسی، بسیار حیاتی است، چرا که عنصر عنف اساس تشخیص جرم تجاوز به عنف از سایر روابط جنسی رضایت مندانه یا حتی رابطه نامشروع است.

در واقع، مفهوم عنف در حقوق کیفری تنها به معنای استفاده از قدرت بدنی نیست؛ بلکه دامنه گسترده تری دارد که شامل هرگونه شرایطی می شود که اراده قربانی را برای امتناع از رابطه جنسی سلب کند. این شرایط می تواند شامل بیهوشی، خواب، مستی، اغفال، فریب یا حتی تهدید به آسیب رساندن به خود قربانی یا عزیزانش باشد. هر یک از این موارد، زمینه را برای فقدان رضایت واقعی فراهم کرده و عمل جنسی را در زمره عنف قرار می دهد.

تعریف تجاوز به عنف در قانون مجازات اسلامی

قانون مجازات اسلامی ایران، جرم تعرض به عنف را تحت عنوان زنای به عنف یا تجاوز به عنف تعریف کرده است. ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی یکی از مهم ترین مواد قانونی در این زمینه است که به صراحت به این جرم می پردازد. بر اساس این ماده، حد زنا در موارد زنای به عنف یا اکراه، اعدام زانی است. این ماده، رکن اصلی جرم را انجام نزدیکی بدون رضایت قربانی و با زور یا خشونت مشخص می کند.

تبصره ۲ ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی دامنه مصادیق عنف را فراتر از زور فیزیکی صرف گسترش می دهد. این تبصره بیان می کند: «هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد، در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگرچه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم فوق جاری است.» این گستردگی در تعریف، نشان دهنده توجه قانون گذار به ابعاد مختلف سلب اراده از قربانی است.

نکته بسیار مهم در تعریف این جرم، شرط عدم وجود علقه زوجیت شرعی و قانونی بین مرتکب و قربانی است. به این معنا که عمل جنسی باید میان دو نفری صورت گیرد که به لحاظ شرعی و قانونی زن و شوهر یکدیگر نباشند. اگر این رابطه زوجیت برقرار باشد، حتی در صورت عدم رضایت یا اکراه، عنوان تجاوز به عنف بر آن صادق نخواهد بود، هرچند ممکن است جرایم دیگری متوجه زوج باشد.

آیا تعرض به عنف با تجاوز به عنف تفاوت دارد؟

در محاوره و گفتار عمومی، عبارات تعرض به عنف و تجاوز به عنف اغلب به جای یکدیگر به کار می روند و منظور از هر دو، برقراری رابطه جنسی بدون رضایت و با زور است. با این حال، در متون و ادبیات حقوقی ایران، اصطلاح رسمی و رایج تر برای این جرم، تجاوز به عنف یا زنای به عنف است که به معنای دقیق تر جماع (دخول) می باشد.

واژه تعرض در معنای عام خود، وسیع تر از تجاوز است و می تواند به هرگونه آزار، دست درازی، تعدی به حقوق فردی یا حتی آزار جنسی (بدون وقوع جماع) اشاره داشته باشد. اما وقتی صحبت از تعرض به عنف به میان می آید، در زمینه جرایم جنسی، اغلب معادل تجاوز به عنف تلقی می شود که لازمه آن وقوع عمل جماع است. بنابراین، اگرچه از نظر لغوی و در گفتار روزمره ممکن است تفاوت هایی میان این دو واژه وجود داشته باشد، اما در زمینه حقوق کیفری و بررسی جرم مورد بحث، مفهوم اصلی یکسان است و به عمل جماع بدون رضایت قربانی با استفاده از عنف اشاره دارد.

ارکان تشکیل دهنده جرم تجاوز به عنف از دیدگاه قانون

برای اینکه یک عمل در نظام حقوقی ایران به عنوان جرم تجاوز به عنف شناخته شود، باید سه رکن اساسی تشکیل دهنده آن به طور همزمان وجود داشته باشد. این ارکان شامل رکن قانونی، رکن مادی و رکن معنوی هستند که هر یک جنبه خاصی از جرم را تعریف می کنند.

رکن قانونی

رکن قانونی جرم تجاوز به عنف به مواد و تبصره هایی از قانون مجازات اسلامی ایران اشاره دارد که این عمل را جرم انگاری کرده و برای آن مجازات تعیین نموده اند. همان طور که پیشتر ذکر شد، ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی اصلی ترین ماده در این خصوص است که حد زنای به عنف یا اکراه را اعدام زانی تعیین کرده است. علاوه بر این، ماده ۲۳۱ قانون مجازات اسلامی نیز ضمانت اجراهای مدنی (مانند ارش البکاره و مهرالمثل) را در کنار مجازات حدی پیش بینی می کند. وجود این مواد در قانون، به عمل تجاوز به عنف جنبه مجرمانه بخشیده و چارچوب حقوقی آن را مشخص می کند.

تبصره های ذیل ماده ۲۲۴، به ویژه تبصره ۲ آن، در تبیین مصادیق عنف نقش کلیدی دارند و کمک می کنند تا دامنه این جرم به موارد فراتر از زور فیزیکی گسترش یابد. این جامعیت قانونی، نشان دهنده اهمیت این جرم و اراده قانون گذار برای پوشش دادن به تمام اشکال سلب اراده و تجاوز جنسی است.

رکن مادی

رکن مادی جرم تجاوز به عنف به مجموعه افعال فیزیکی و شرایط عینی اشاره دارد که توسط مرتکب انجام شده و جرم را محقق می سازد. این رکن از چند جزء تشکیل شده است:

  1. عمل فیزیکی جماع (دخول): رکن مادی اصلی در تجاوز به عنف، وقوع عمل جماع است. جماع به معنای دخول آلت تناسلی مرد در قبل (واژن) یا دبر (مقعد) زن است. بدون وقوع این عمل فیزیکی، جرم تجاوز به عنف به معنای خاص آن محقق نمی شود، هرچند ممکن است سایر جرایم جنسی مانند آزار و اذیت جنسی یا عمل منافی عفت (بدون دخول) رخ داده باشد.
  2. عدم رضایت صریح یا ضمنی قربانی: این مهم ترین جزء رکن مادی است. عمل جماع باید بدون رضایت قربانی صورت گرفته باشد. عدم رضایت می تواند از طریق اجبار، اکراه، تهدید یا فریب (مانند آنچه در تبصره ۲ ماده ۲۲۴ آمده است) حاصل شده باشد. رضایت باید آزادانه، آگاهانه و با اختیار کامل باشد. اگر قربانی به دلیل بیهوشی، خواب، مستی، خردسالی (دختر نابالغ) یا فریب خوردگی قادر به ابراز رضایت یا عدم رضایت نباشد، عمل در حکم تجاوز به عنف خواهد بود.
  3. عدم وجود رابطه زوجیت: همان طور که قبلاً اشاره شد، بین مرتکب و قربانی نباید هیچ گونه رابطه زوجیت شرعی و قانونی (اعم از دائم یا موقت) وجود داشته باشد. این شرط، تجاوز به عنف را از روابط زناشویی که ممکن است با اکراه یا عدم رضایت یکی از طرفین صورت گیرد، متمایز می کند.

رکن معنوی

رکن معنوی که به آن سوء نیت نیز گفته می شود، به قصد مجرمانه مرتکب اشاره دارد. برای تحقق جرم تجاوز به عنف، مرتکب باید دارای قصد انجام عمل جنسی بدون رضایت قربانی باشد و از عدم رضایت او آگاه باشد. این رکن خود شامل دو جزء است:

  1. سوء نیت عام: قصد انجام فعل مجرمانه (یعنی قصد انجام جماع). مرتکب باید اراده و قصد انجام عمل جنسی را داشته باشد.
  2. سوء نیت خاص: آگاهی مرتکب به عدم رضایت قربانی. مرتکب باید بداند یا لااقل در مظان علم داشته باشد که قربانی به این عمل رضایت ندارد و او با توسل به زور، تهدید یا فریب، این عمل را انجام می دهد. اگر مرتکب به اشتباه تصور کند که قربانی راضی است و هیچ عنفی در کار نیست، رکن معنوی محقق نمی شود، اگرچه اثبات این ادعا در دادگاه بسیار دشوار است و با توجه به شواهد و قرائن محیطی و رفتار مرتکب سنجیده می شود.

حضور هر سه رکن قانونی، مادی و معنوی برای تحقق جرم تجاوز به عنف و اعمال مجازات های سنگین آن ضروری است. فقدان هر یک از این ارکان، منجر به عدم تشکیل این جرم یا تغییر عنوان آن به جرمی دیگر با مجازات های متفاوت خواهد شد.

راه های اثبات جرم تجاوز به عنف در محاکم قضایی

اثبات جرم تجاوز به عنف، به دلیل ماهیت پنهانی و خصوصی آن، همواره یکی از چالش برانگیزترین مراحل در فرایند قضایی است. با این حال، قانون گذار ایران راه های مختلفی را برای اثبات این جرم پیش بینی کرده است که هر یک شرایط و محدودیت های خاص خود را دارند. این راه ها شامل اقرار متهم، شهادت شهود و علم قاضی هستند.

اقرار متهم

یکی از راه های اثبات جرم در قانون مجازات اسلامی، اقرار خود متهم است. بر اساس قوانین فقهی و حقوقی ایران، برای اثبات جرم زنا (و در نتیجه زنای به عنف)، متهم باید چهار بار در حضور قاضی به انجام عمل جماع اقرار کند. این اقرار باید صریح، روشن و بدون ابهام باشد و در حالت اختیار و هوشیاری کامل انجام گیرد.

با توجه به شدت مجازات تجاوز به عنف (اعدام)، اقرار به این جرم در عمل بسیار نادر است. کمتر کسی داوطلبانه و با آگاهی از تبعات سنگین، چهار بار به ارتکاب چنین جرمی اقرار می کند، مگر در موارد خاصی که متهم دچار عذاب وجدان شدید باشد یا تحت تأثیر عوامل روانی خاصی قرار گیرد. این راه اثبات، اگرچه در تئوری قانونی است، اما در عمل کاربرد چندانی در پرونده های تجاوز به عنف ندارد.

شهادت شهود

راه دیگر اثبات جرم، شهادت شهود است. بر اساس قانون، برای اثبات جرم زنا، شهادت چهار مرد عادل مورد نیاز است. در صورت عدم وجود چهار مرد، شهادت سه مرد عادل به همراه دو زن عادل نیز می تواند مورد قبول واقع شود، مشروط بر اینکه زنان شهادت خود را با الفاظ صریح و بدون ابهام بیان کنند. شهود باید صحنه وقوع جرم را به صورت عینی و بدون واسطه مشاهده کرده باشند و جزئیات را به طور کامل و هماهنگ شهادت دهند.

همانند اقرار، اثبات تجاوز به عنف از طریق شهادت شهود نیز در عمل با چالش های فراوانی روبه رو است. جرم تجاوز جنسی معمولاً در خفا و به دور از دیدگان دیگران اتفاق می افتد و بسیار بعید است که چهار نفر، آن هم با شرایط عدالت و مشاهده عینی، شاهد وقوع چنین جرمی باشند. این واقعیت باعث می شود که این راه اثبات نیز در بیشتر پرونده ها قابلیت اجرایی نداشته باشد.

علم قاضی (مهمترین راه عملی)

با توجه به دشواری اثبات جرم تجاوز به عنف از طریق اقرار و شهادت، علم قاضی در عمل به مهم ترین و کلیدی ترین راه اثبات این جرم تبدیل شده است. علم قاضی به معنای یقین و قطعیت قاضی بر وقوع جرم و انتساب آن به متهم است که از مجموع شواهد، قرائن و دلایل موجود در پرونده حاصل می شود.

منابع و مستندات تشکیل دهنده علم قاضی بسیار متنوع هستند و می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • گزارشات اولیه پلیس و ضابطین قضایی: تحقیقات اولیه، اظهارات طرفین و شهود احتمالی، جمع آوری مدارک صحنه جرم.
  • نظریه پزشکی قانونی: این یکی از حیاتی ترین مستندات است. معاینات پزشکی قانونی می تواند وجود علائم تجاوز، جراحات، آثار زور، نمونه های بیولوژیک (مانند مایع منی) و حتی وضعیت روانی قربانی را تأیید کند. سرعت عمل در مراجعه به پزشکی قانونی پس از حادثه، اهمیت فراوانی دارد.
  • اظهارات متهم و قربانی: تناقضات یا انطباق اظهارات در مراحل مختلف تحقیق، می تواند در شکل گیری علم قاضی مؤثر باشد. نحوه بیان وقایع، جزئیات و پافشاری قربانی بر ادعای خود، از اهمیت بالایی برخوردار است.
  • شواهد و قرائن محیطی: تصاویر دوربین های مداربسته، تماس های تلفنی، پیامک ها، چت ها، و هرگونه مدرک دیجیتال یا فیزیکی که می تواند وقوع جرم را تأیید کند.
  • بررسی سوابق روابط احتمالی میان طرفین: در برخی موارد، بررسی نوع رابطه قبلی (در صورت وجود) میان متهم و قربانی می تواند به قاضی در درک صحیح تر ابعاد پرونده کمک کند.

علم قاضی، نتیجه تجزیه و تحلیل دقیق تمامی شواهد و قرائن موجود در پرونده است. برای رسیدن به این علم، قاضی موظف است تمام جنبه های پرونده را با دقت بررسی و هرگونه شک و ابهام را برطرف کند. این راه اثبات، به قاضی این امکان را می دهد که در غیاب ادله سنتی، با تکیه بر مجموعه اطلاعات موجود، به یک یقین منطقی دست یابد.

مجازات ها و پیامدهای قانونی جرم تجاوز به عنف در ایران

جرم تجاوز به عنف به دلیل نقض شدید کرامت انسانی، خشونت نهفته در آن و آثار روانی و اجتماعی عمیق، در قانون مجازات اسلامی ایران با شدیدترین مجازات ها مواجه است. این مجازات ها شامل حد شرعی و ضمانت اجراهای مدنی می شوند.

مجازات اصلی (حد شرعی): اعدام

بر اساس ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی، حد زنا در موارد زنای به عنف یا اکراه، اعدام زانی است. این مجازات، صرف نظر از وضعیت تأهل مرتکب (محصن یا غیرمحصن بودن)، بر وی اعمال می شود. شدت و قطعی بودن مجازات اعدام برای این جرم، نشان دهنده قبح و آثار جبران ناپذیر آن از دیدگاه شرع و قانون گذار است.

این حکم بیانگر رویکرد قاطع نظام حقوقی ایران در برخورد با این جرم خشن و غیرانسانی است. هدف از تعیین چنین مجازات سنگینی، علاوه بر مجازات مرتکب، بازدارندگی از ارتکاب چنین اعمالی و حمایت از امنیت و نوامیس جامعه است. در موارد خاصی که تجاوز به عنف توسط محارم یا افراد دارای سابقه ارتکاب جرایم مشابه انجام شود، این قبح دوچندان شده و اجرای مجازات با تأکید بیشتری دنبال می شود.

ضمانت اجراهای مدنی (ارش البکاره و مهرالمثل)

علاوه بر مجازات حدی اعدام، قانون گذار ایران در ماده ۲۳۱ قانون مجازات اسلامی، ضمانت اجراهای مدنی را نیز برای حمایت از قربانیان پیش بینی کرده است. این تدابیر با هدف جبران خسارات مادی و معنوی وارد شده به قربانی تعیین شده اند:

  1. ارش البکاره: این مفهوم مربوط به زن باکره است. در صورتی که قربانی تجاوز به عنف باکره باشد و در نتیجه این عمل، بکارت او زائل شود، مرتکب علاوه بر مجازات اعدام، محکوم به پرداخت ارش البکاره خواهد شد. ارش البکاره، مبلغی است که بابت از بین رفتن بکارت به عنوان یک خسارت مادی و معنوی به زن پرداخت می شود. میزان آن توسط کارشناس پزشکی قانونی و با توجه به معیارهای عرفی و قضایی تعیین می گردد.
  2. مهرالمثل: مهرالمثل مهریه ای است که عرفاً و با توجه به شرایط زن (مانند سن، موقعیت خانوادگی، تحصیلات و سایر خصوصیات) برای امثال او تعیین و پرداخت می شود. در موارد زنای به عنف، مرتکب علاوه بر مجازات حدی، محکوم به پرداخت مهرالمثل به قربانی است. این حکم هم برای زن باکره و هم برای زن غیرباکره جاری است.

تفاوت در پرداخت این است که اگر زن باکره باشد، مرتکب هم به پرداخت ارش البکاره و هم مهرالمثل محکوم می شود. اما اگر زن باکره نباشد، فقط به پرداخت مهرالمثل محکوم می گردد. این ضمانت اجراهای مدنی، تلاشی از سوی قانون گذار برای کاهش بخشی از رنج های قربانی و جبران خسارات وارده است.

تأثیر توبه متهم بر مجازات

قانون مجازات اسلامی، در مواردی، امکان تأثیر توبه متهم را بر مجازات های حدی پیش بینی کرده است. بر اساس ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی، در جرایم موجب حد به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط می گردد. همچنین، تبصره های ذیل ماده ۲۲۴ نیز به این موضوع اشاره دارند.

اگر متهم به تجاوز به عنف، پیش از اثبات جرم (یعنی قبل از صدور حکم قطعی) و حتی در برخی شرایط پس از اثبات، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، ممکن است مجازات اعدام از او ساقط گردد. در این صورت، قاضی می تواند مجازات های تعزیری جایگزین را برای او در نظر بگیرد. این مجازات های جایگزین معمولاً شامل حبس یا شلاق تعزیری درجه شش یا هر دو هستند. پذیرش توبه کاملاً در اختیار قاضی است و قاضی با بررسی مجموع شرایط، صداقت توبه متهم را احراز می کند. این جنبه از قانون، فرصتی برای اصلاح و بازگشت به جامعه را فراهم می آورد، هرچند که در مورد جرایم حدی با حقوق الناس (حقوق مردم) مانند تجاوز به عنف، توبه تأثیری بر بخش خصوصی جرم (مانند پرداخت ارش و مهرالمثل) نخواهد داشت و این موارد باید به هر حال جبران شوند.

ابهامات و پرسش های رایج در مورد تجاوز به عنف

با وجود تعاریف و قوانین مشخص، همچنان ابهامات و پرسش های متعددی در خصوص جرم تجاوز به عنف مطرح می شود که نیازمند تبیین دقیق هستند. این موارد عمدتاً به مصادیق خاص جرم، مفاهیم حقوقی نوین و تمایز آن با سایر جرایم جنسی بازمی گردد.

تجاوز به عنف در مورد کودکان و افراد فاقد قدرت تصمیم گیری

یکی از مهم ترین و حساس ترین ابعاد جرم تجاوز به عنف، مربوط به زمانی است که قربانی کودک یا فردی فاقد قدرت تصمیم گیری باشد. در این موارد، حتی اگر ظاهراً مقاومتی صورت نگیرد یا حتی رضایت ظاهری از سوی کودک یا فرد فاقد اهلیت ابراز شود، این رضایت از نظر قانونی بی اعتبار تلقی می گردد.

بر اساس قوانین و موازین حقوقی، هرگونه عمل جنسی با کودک (دختر نابالغ یا پسر) در حکم تجاوز به عنف است، چرا که کودک به دلیل عدم رشد کافی عقلانی و جسمی، قادر به تشخیص منافع و مضرات چنین عملی نیست و رضایت او فاقد اعتبار قانونی است. همین قاعده در مورد افراد فاقد اهلیت قانونی (مانند افراد دارای جنون یا کسانی که به دلیل بیماری قادر به تصمیم گیری نیستند) نیز صادق است. تبصره ۲ ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی نیز به فریب دختر نابالغ اشاره کرده و آن را در حکم زنای به عنف می داند. این رویکرد قانون گذار، حمایت ویژه ای از گروه های آسیب پذیر جامعه به عمل می آورد و هرگونه سوءاستفاده جنسی از آن ها را به شدت محکوم می کند.

مفهوم عنف معنوی و چگونگی اثبات آن

عنف تنها به معنای استفاده از زور فیزیکی نیست. در بسیاری از موارد، مرتکب بدون وارد آوردن ضرب و جرح و تنها با استفاده از تهدید، سوءاستفاده از جایگاه قدرت یا ایجاد ترس و ارعاب روانی، اراده قربانی را سلب می کند. این حالت را عنف معنوی می نامند. مصادیق عنف معنوی می تواند شامل تهدید به افشای اسرار، تهدید به آسیب رساندن به اعضای خانواده قربانی، سوءاستفاده از موقعیت شغلی یا اجتماعی (مثلاً کارفرما نسبت به کارمند) یا هرگونه فشار روانی باشد که قربانی را در وضعیتی قرار دهد که چاره ای جز تسلیم نبیند.

اثبات عنف معنوی به دلیل ماهیت نامرئی آن، چالش برانگیزتر از عنف فیزیکی است. برای اثبات عنف معنوی، قاضی به مجموعه ای از شواهد و قرائن تکیه می کند که شامل موارد زیر است:

  • اظهارات و شرح حال قربانی: چگونگی توصیف واقعه و تأثیر روانی آن.
  • گواهی پزشک قانونی یا روان پزشک: تأیید آسیب های روانی، استرس پس از سانحه (PTSD) و سایر علائم ناشی از فشار روانی.
  • شواهد ارتباطی: پیامک ها، ایمیل ها، چت ها یا هرگونه مدرک دال بر تهدید یا سوءاستفاده.
  • شهادت شهود غیرمستقیم: افرادی که از تهدیدات یا شرایط اضطراری قربانی مطلع بوده اند.
  • سوابق متهم: اگر متهم سابقه سوءاستفاده از قدرت یا تهدید داشته باشد.

علم قاضی در این موارد نقش بسیار مهمی ایفا می کند، زیرا قاضی باید از تمامی شواهد موجود، به یک یقین برسد که اراده قربانی تحت تأثیر عنف معنوی سلب شده است.

آیا زن می تواند مرتکب تجاوز به عنف شود؟

بر اساس تعاریف موجود در قانون مجازات اسلامی ایران، به خصوص ماده ۲۲۴ که به زنای به عنف اشاره دارد، فاعل جرم مرد و مفعول (قربانی) زن در نظر گرفته شده است. یعنی، در تعریف حقوقی تجاوز به عنف در ایران، این جرم فقط توسط مرد علیه زن قابل ارتکاب است.

به عبارت دیگر، در نظام حقوقی ایران، زنای به عنف مخصوص حالتی است که مرد با زنی غیر از همسر خود، بدون رضایت و با زور یا اکراه، جماع کند. اگر زن، با توسل به خشونت یا تهدید، مردی را وادار به عمل جنسی کند، این عمل در قالب زنای به عنف به معنای فقهی و حقوقی آن قرار نمی گیرد. البته این به آن معنا نیست که چنین عملی جرم نیست؛ بلکه ممکن است تحت عناوین دیگری مانند اکراه بر زنا (که در آن زنی مرد را وادار به زنا کند)، یا سایر جرایم منافی عفت (در صورتی که جماع رخ نداده باشد) یا حتی آزار و اذیت و ضرب و جرح مورد رسیدگی قرار گیرد. اما عنوان دقیق تجاوز به عنف به فاعل مرد و مفعول زن اختصاص دارد.

تفاوت تجاوز به عنف با سایر جرایم جنسی

درک تفاوت تجاوز به عنف با سایر جرایم جنسی برای تشخیص صحیح و اعمال مجازات های متناسب ضروری است. وجه تمایز اصلی، عنصر عدم رضایت و زور و اکراه است.

  1. تفاوت با زنای با رضایت: زنای با رضایت، عملی است که با رضایت هر دو طرف (مرد و زن) و بدون وجود رابطه زوجیت انجام می شود. مجازات زنای با رضایت، بسته به شرایط (مانند محصن بودن یا نبودن) می تواند شلاق یا رجم باشد. در تجاوز به عنف، همان طور که بارها اشاره شد، عدم رضایت قربانی و وجود عنف رکن اساسی است.
  2. تفاوت با رابطه نامشروع: رابطه نامشروع، دامنه گسترده ای از اعمال منافی عفت را شامل می شود که کمتر از زنا (بدون دخول) است. مانند بوسیدن، در آغوش گرفتن یا لمس کردن بدون رضایت زوجین. این جرم مستلزم رضایت طرفین بالغ است و مجازات آن تا ۹۹ ضربه شلاق تعزیری است. تجاوز به عنف شامل جماع با زور است و مجازات بسیار سنگین تری دارد.
  3. تفاوت با مساحقه و تفخیذ: این دو جرم مربوط به روابط جنسی همجنس گرایانه هستند. مساحقه به رابطه جنسی بین دو زن و تفخیذ به رابطه جنسی بین دو مرد اشاره دارد. این جرایم دارای مجازات حدی هستند اما با تجاوز به عنف که به رابطه جنسی میان مرد و زن اطلاق می شود، متفاوت اند. هرچند ممکن است این اعمال نیز در صورت وجود عنف و اکراه صورت پذیرند، اما عنوان تجاوز به عنف برای آن ها به کار نمی رود.

بنابراین، عنصر عدم رضایت و زور و اکراه، وجه تمایز قاطع تجاوز به عنف از سایر جرایم جنسی است. در تمام مصادیق تجاوز به عنف، اراده قربانی سلب شده و او به اجبار تن به عمل جنسی داده است، در حالی که در سایر جرایم جنسی (به جز موارد خاص کودکان و افراد فاقد اهلیت) رضایت طرفین وجود دارد.

در این بخش، یک جدول مقایسه ای ارائه می شود تا تفاوت های اصلی میان تجاوز به عنف و سایر جرایم جنسی مرتبط به طور واضح نمایش داده شود.

عنوان جرم رکن اصلی رضایت طرفین نوع عمل جنسی مجازات اصلی (در صورت اثبات)
تجاوز به عنف (زنای به عنف) عدم رضایت قربانی، عنف (زور، تهدید، فریب) وجود ندارد (با اکراه و اجبار) جماع (دخول) اعدام
زنای با رضایت رضایت هر دو طرف، عدم علقه زوجیت وجود دارد جماع (دخول) شلاق یا رجم (بسته به شرایط)
رابطه نامشروع (دون زنا) عدم علقه زوجیت، اعمال منافی عفت کمتر از زنا وجود دارد کمتر از جماع (مثل بوسیدن، لمس) تا ۹۹ ضربه شلاق تعزیری
مساحقه رابطه جنسی دو زن، عدم علقه زوجیت معمولاً با رضایت (مگر اکراه) خاص زنان (لابیدن) شلاق حدی
تفخیذ رابطه جنسی دو مرد، عدم علقه زوجیت معمولاً با رضایت (مگر اکراه) خاص مردان (قرار دادن ران ها) شلاق حدی

نتیجه گیری

تعرض به عنف که در نظام حقوقی ایران با عنوان تجاوز به عنف یا زنای به عنف شناخته می شود، یکی از سهمگین ترین جرایم علیه تمامیت جسمانی و کرامت انسانی است. این جرم نه تنها به جسم و روان قربانی صدمات جبران ناپذیری وارد می کند، بلکه امنیت روانی جامعه را نیز مختل می سازد. تعریف دقیق حقوقی آن، که بر عنصر عدم رضایت قربانی و وجود عنف (اعم از فیزیکی یا معنوی) و عدم وجود علقه زوجیت تأکید دارد، اساس شناخت و برخورد با آن است.

ارکان قانونی، مادی و معنوی این جرم به وضوح در قانون مجازات اسلامی، به ویژه در ماده ۲۲۴ و ۲۳۱، تبیین شده اند. اثبات این جرم در محاکم قضایی، با وجود چالش های فراوان به دلیل ماهیت پنهانی آن، عمدتاً از طریق علم قاضی و با تکیه بر شواهد محکمی چون نظریات پزشکی قانونی، گزارشات پلیس و اظهارات دقیق قربانی و متهم امکان پذیر است. مجازات اصلی برای مرتکب این جرم، اعدام است و علاوه بر آن، در صورت باکره بودن قربانی، پرداخت ارش البکاره و در هر صورت پرداخت مهرالمثل نیز به عنوان ضمانت اجراهای مدنی تعیین شده است. حتی توبه متهم، با شرایط خاص و احراز قاضی، می تواند بر مجازات حدی تأثیر بگذارد اما حقوق مدنی قربانی را ساقط نمی کند.

آگاهی از ابهامات و پرسش های رایج، مانند تجاوز به عنف در مورد کودکان و افراد فاقد قدرت تصمیم گیری، مفهوم عنف معنوی و تفاوت آن با سایر جرایم جنسی، برای درک جامع تر این موضوع حیاتی است. این آگاهی نه تنها به قربانیان و خانواده هایشان کمک می کند تا مسیر صحیح حقوقی را طی کنند، بلکه به پیشگیری از وقوع چنین جرایمی و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی نیز یاری می رساند.

چنانچه شما یا عزیزانتان نیاز به مشاوره حقوقی تخصصی در خصوص پرونده های تعرض به عنف یا سایر جرایم جنسی دارید، می توانید با وکلای متخصص ما تماس بگیرید.

دکمه بازگشت به بالا